وکیل آدم ربایی تهران

در این شهر بگردید و دیوارهایی که اعلامیه های را میتوان روی آن چسباند را خوب نگاه کنید تا با تعدادی از اعلامیه های گمشده مواجه میشوید که سرنوشت بیشتر آنها گرفتار شدن را در دام آدم رباهاست و انتهای آن نامعلوم . آدم رباها برای توجیه عمل خود خواسته های متفاوتی را بیان میکنند از حمله دست یابی به پول ، انتقام گیری ، وارد کردن دیگری به انجام دادن کار خاصی و…..این عمل در مباحث حقوقی و عامیانه عنوان آدم ربایی را دارد .در این مقاله به مجازات آدم ربایی و نقش وکیل آدم ربایی تهران می پردازیم.

آدم ربایی در قانون

همانطور که قابل تصور است جرم آدم ربایی یکی از سنگین ترین مجازات ها در قانون مجازات اسلامی به خود اختصاص داده است . ماده ۶۲۱ بخش تعزیرات قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۷۵ در این ماده مقرر میدارد: هرکس به قصد مطالبه وجه یا مال یا به قصد انتقام با یه هر منظور دیگری با تهدید یا حیله با به هرنحو دیگری شخصا یا توسط دیگری ، شخصی را برباید یا مخفی کند به حبس از تا ۱۵ سال محکوم خواهد شد.

همانطور که قابل تصور است جرم آدم ربایی یکی از سنگین ترین مجازات ها در قانون مجازات اسلامی به خود اختصاص داده است. نقش وکیل آدم ربایی تهران در این خصوص می تواند بسیار پررنگ باشد.

رفتار مجرمانه آدم ربایی

به گفته وکیل آدم ربایی تهران همانطور که قابل تصور است جرم آدم ربایی یکی از سنگین ترین مجازات ها در قانون مجازات اسلامی به خود اختصاص داده است . ماده ۶۲۱ بخش تعزیرات قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۷۵ در این ماده مقرر میدارد: هرکس به قصد مطالبه وجه یا مال یا به قصد انتقام با یه هر منظور دیگری با تهدید یا حیله با به هرنحو دیگری شخصا یا توسط دیگری ، شخصی را برباید یا مخفی کند به حبس از تا ۱۵ سال محکوم خواهد شد.

 پس با این تعاریف و تفاسیر بستن درب به روی دیگری و همراه کردن کسی با خود با رضایت او آدم ربایی محسوب نمیشود اما اگر کسی با رضایت سوار ماشین دیگری شود و راننده بدون اجازه و اطلاع و رضایت تغییر مسیر میدهد موجب تحقق جرم آدم ربایی است .

آدم ربایی

برای مثال فردی با نیرنگ و دروغ کسی را با رضایتش به مسیر و مکانی می برد یا او را بی هوش میکند و یا در خواب و شرایطی که امکان اعلام عدم رضایت را ندارد . جرم آدم ربایی تحقق پیدا میکند و همه ی این شرایط در حکم عدم رضایت است .

به گفته وکیل آدم ربایی تهران اگر رباینده با تهدید و ارعاب و عنف باعث شود که قربانی در ظاهر اعلام رضایت کند مصداق آدم ربایی است . اما دادن وعده و وعید و ترغیب کردن شخص به طی کردن مسیر با خود در صورتی که آن وعده انجام نشود آدم ربایی محسوب نمیشود.

اگر رباینده با تهدید و ارعاب و عنف باعث شود که قربانی در ظاهر اعلام رضایت کند مصداق آدم ربایی است.

اگر رباینده در مورد هویت و ویژگی های شخصی که قصد ربودن او را دارد اشتباه کند و به عنوان مثال به جای دزدیدن یک آقای دکتر یک فرد کارمند را بدزدد برای اخاذی از او باز هم آدم ربایی تحقق می یابد.

 اگر زن و مردی که از هم طلاق گرفته اند اقدام به ربودن فرزندی که حضانت آن با طرف مقابل است جرم است و به خاطر وجود رابطه ی سببی و نسبی نمیتوان ارتکاب به جرم را بلامانع دید .

وکیل آدم ربایی تهران

وکیل آدم ربایی تهران در درجه نخست یک وکیل کیفری متخصص است. در انتخاب وکیل آدم ربایی تهران توجه به مهارت و سابقه کاری وکیل در هدایت پرونده های آدم ربایی اهمیت بسیاری دارد.‌

برای تحقق آدم ربایی، نیازی نیست فرد مجرم همراه و همدستی داشته باشد ؛ یعنی لازم نیست رباینده شخصاً قربانی را برباید حتی اگر انجام دهد، مثل اینکه فرد دیوانه ای را ترغیب کند که کودکی را برباید، مجازات فاعل جرم برای او تعیین «توسط فرد دیگری »عوامل تشدید مجازات آدم ربایی این کار را خواهد شد. آدم ربایی یک جرم آنی است؛ یعنی به محض اینکه رباینده فردی را میرباید، جرم محقق می شود و استمرار رفتار شرط نیست. لذا اگر رباینده بعد از ربودن قربانی ، او را مخفی کند، جرم دیگری تحت عنوان جرم توقیف یا مخفی کردن غیر قانونی مرتکب شده است.

«قصد ربودن انسان زندهای را بر خلاف میل او »از لحاظ عنصر روانی، اولاً آدم ربایی یک جرم عمدی است، بدین معنا که مرتکب باید داشته باشد. بنابراین هر وقت کسی از وجود انسانی در صندوق عقب خودرو خود مطلع نباشد و خودرو را حرکت دهد، مرتکب جرم آدم ربایی نشده است. ثانیاً انگیزه مرتکب از ربودن موثر نیست، هرچند داشتن انگیزه شرافتمندانه میتواند موجب تخفیف مجازات مرتکب شود.

آدم ربایی

به گفته وکیل آدم ربایی تهران اگر کسی شروع به ربودن دیگری کند، اما موفق به اجرای خواسته خود نشود، به مجازات شروع به جرم آدم ربایی (یعنی ۳ تا ۵ سال حبس) محکوم میشود. مثلا اگر شخصی که در صدد به زور سوار کردن دیگری به خودرو است، بر اثر مقاومت شخص مورد نظر نتواند به هدف خود برسد یا به محض اینکه راننده مسیر خود را به قصد ربودن مسافر تغییر دهد، با اقدام بموقع مسافر در بیرون پریدن از خودرو مواجه شود، عمل او در حد شروع به جرم تلقی میشود.

تشدید مجازات آدم ربایی

چند عامل موجب تشدید مجازات آدم ربایی به ۱۵ سال حبس میشود. این عوامل مطابق ماده ۶۲۱ بخش تعزیرات قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۷۵ عبارت از موارد زیر است؛

۱ – سن مجنی علیه کمتر از ۱۵ سال تمام شمسی باشد، اینکه فرد ربوده شده دختر یا پسر باشد فرقی نمیکند ، و فرقی نمیکند که رباینده علم به سن قربانی داشته باشد یا خیر.

۲ -ربودن با استفاده از وسیله نقلیه انجام شده باشد ، اعم از اینکه آن وسیله، زمینی، دریایی یا هوایی باشد و اعم از اینکه وسیله ربایش، موتوری یا غیر موتوری باشد.

استفاده از حیوانات موجب تشدید مجازات نمیشود . اگر رباینده پس از ربودن فردی، برای تغییر دادن مکان شخص ربوده شده از وسیله نقلیه استفاده کند، مجازات او شدید تر نمیشود ، مگر اینکه این اقدام و ربایش اولیه کاملاً در ادامه یکدیگر باشند؛ مثل اینکه رباینده، کودکی را از کنار مدرسه بغل کند و پس از دقایقی سوار بر اتومبیل کرده و فرار کند.

چند عامل موجب تشدید مجازات آدمربایی به ۱۵ سال حبس میشود.

۳ – رباینده آسیب جسمی یا حیثیتی به قربانی وارد آورد حال فرقی نمیکند که آسیب وارد شده به مجنی علیه ناشی از خود عملیات آدم ربایی باشد، مانند اینکه مجنی علیه در مقابل عملیات آدم ربایی مقاومت کند و آسیبی به او برسد، یا اینکه آدم ربا به قصد اذیت و آزار قربانی، آسیبی به او وارد کند. اما لازم است که آسیب توأمان یعنی همان لحظه یا در ارتباط با آدم ربایی باشد تا موجب بیشتر شدن مجازات شود. بنابراین اگر قربانی در محلی که پنهان شده است اقدام به خودکشی یا خودزنی کند، مجازات رباینده بیشتر نمیشود. اما اگر بر اثر مخفی کردن و عدم تغذیه صحیح، آسیبی به فرده رباییده شده برسد، باعث بیشتر شدن مجازات میشود.

همچنین نیازی نیست که آسیب از سوی خود رباینده وارد شده باشد. به عنوان مثال اگر پس از مخفی کردن قربانی، اشخاص دیگری او را مورد تجاوز جنسی قرار دهند، مجازات رباینده به دلیل ورود آسیب حیثیتی (یعنی لطمه دیدن آبروی قربانی) تشدید میشود و متجاوزان نیز به مجازات جرم ارتکابی خود محکوم میشوند.

صورت های خاص آدم ربایی

به گفته وکیل آدم ربایی تهران قانونگذار بعضی از صورتهای خاص آدم ربایی را جداگانه بیان کرده که عبارت از موارد زیر است؛

ربودن نوزاد: مطابق ماده ۶۳۱  بخش تعزیرات قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۷۵  هر کس طفلی را که تازه متولد شده است، «بدزدد یا مخفی کند یا او را به جای طفل دیگری یا متعلق به زن دیگری غیر از مادر طفل قلمداد کند، به ۶ ماه تا ۳ سال حبس محکوم خواهد شد و چنانچه احراز شود که طفل مزبور مرده بوده است، مرتکب به یکصد هزار تا ۵۰۰  هزار ریال جزای نقدی محکوم خواهد» شد

آدم ربایی

مخفی کردن اموات: مطابق ماده ۶۳۵ این قانون «هر کس بدون رعایت نظامات مربوط به دفن اموات، جنازه ای را دفن کند یا سبب دفن آن شود یا آن را مخفی کند، به جزای نقدی از یکصد هزار تا یک میلیون ریال محکوم خواهد.»

نتیجه گیری وکیل آدم ربایی تهران

جرم آدم ربایی به گفته وکیل آدم ربایی تهران یکی از سنگین ترین مجازات ها در قانون مجازات اسلامی محسوب می شود. طبق قانون ۶۲۱ بخش تعزیرات قانون مجازات اسلامی هرکسی به قصد مطالبه وجه یا مال یا به قصد انتقام یا با هر نیت خصمانه ی دیگری فردی را شخصا یا توسط دیگری ، برباید به حبس تا ۱۵ سال محکوم خواهد شد. برای آشنایی بیشتر با نحوه طرح شکواییه جرم آدم ربایی می توانید با وکیل آدم ربایی تهران موسسه حقوقی صدرا در تماس باشید‌

طلاق و انواع آن در قانون مدنی

طلاق از نظر لغوی به معنی رها شدن می‌باشد و در اصطلاح عبارت از پایان دادن زناشویی به وسیله زن و شوهر طلاق را اغلب راه‌حل رایج و قانونی عدم سازش زن و شوهر ، فروریختن ساختار زندگی خانوادگی ، قطع پیوند زناشویی و اختلال ارتباط والدین با فرزندان تعریف کرده‌اند . در حقیقت همانگونه که پیوند بین افراد طبق آیین و قراردادهای رسمی و اجتماعی برقرار می‌شود
چنانچه طرفین نتوانند به دلایل گوناگون شخصیتی ، محیطی و اجتماعی و … بایکدیگر زندگی کنند به ناچار طبق مقررات و ضوابطی از هم جدا می‌شوند .

از این نظر خانواده همچون عمارتی است که زن و شوهر ستون‌های آن را تشکیل می‌دهند و فروریختن هرستون استحکام و استواری عمارت را دچار تزلزل و گسستگی می‌کند . طلاق با این دید ، یکی از غامض‌ترین پدیده‌های اجتماعی ، ارکان خانواده را در هم ریخته وبیشتر اثرات مخرب خود را بر روی فرزندان برجای می‌گذارد . گسستن و فروپاشیدن و نابودی کانون گرم و آرام‌بخش زندگی از پیامدهای طلاق است که اثرات جبران ناپذیری بر اعضاء خانواده می‌گذارد

جدایی از لحاظ لغوی یعنی؟

طلاق اسم مصدر به معنای رهایی، آزاد کردن. ترک کردن، واگذاشتن ، رهایی و خالی شدن از پیوند و عهد و پیمان و برداشتن محدودیت است، خواه این محدودیت، محدودیت طبیعی باشد یا به قید ثانوی و یا به واسطه عهد و پیمان باشد؛ اما در اصطلاح لغوی به برداشته شدن و جدا کردن زن  از محدودیتی است که به وسیله عقد و عهد و پیمان بین زوجین برقرار شده است.

با توجه به تعریف های لغوی، این نکته به ذهن می رسد که جدایی جسمی زن از  مرد و عمل نکردن همسران به وظایف خود باعث جدایی و طلاق می شود؛ اما در واقع دین مبین اسلام افزون بر مهر تایید زدن به تعریف بالا، قید دیگری را به آن می افزاید؛ که بدون آن از نظر دین اسلام طلاقی صورت نگرفته است.

طلاق در اصطلاح شرعی عبارت است از: ازالة قید النکاح به صیغة مخصوصة؛ طلاق از بین بردن پیوند ازدواج با صیغه مخصوصی است که از طرف شوهر صورت می گیرد. آوردن قید «صیغه مخصوص» در این تعریف برای این است که تعریف فسخ نکاح از تعریف طلاق خارج شود؛ زیرا در مواردی که عقد نکاح به علت تدلیس یا عیب، فسخ می شود دیگر نیازی به صیغه مخصوص نیست. گاهی در تعریف طلاق، قید «بغیر عوض» را نیز افزوده اند تا بدین وسیله خلع و مبارات را از طلاق مطلق جدا کنند. به هر حال طلاق؛ یعنی انحلال عقد نکاح دائمی با صیغه مخصوص و رعایت تشریفات ویژه

گاهی در تعریف طلاق، قید «بغیر عوض» را نیز افزوده اند تا بدین وسیله خلع و مبارات را از طلاق مطلق جدا کنند. به هر حال طلاق؛ یعنی انحلال عقد نکاح دائمی با صیغه مخصوص و رعایت تشریفات ویژه

طلاق از منظر دین مبین اسلام

ازآنجا که هدف دین مبین اسلام ایجاد پیوند میان افراد انسانی و تشکیل کانون‌های خانوادگی است طلاق را که مخالف فطرت و طبیعت انسان و برخلاف قانون پیوند زن و مرد است را مورد نکوهش قرار داده و شایسته سرزنش می‌شماردو آن‌را امری مغبوض خداوند معرفی‌کرده‌است .  

از طرفی باید گفت که اسلام مایل نمی‌باشد آرامش و آزادی انسان‌ها از بین رفته و در سختی و عذاب به سربرند و هیچ وجوانی هم بر این مسأله رضایت نمی‌دهد . از این رو برخلاف مسیحیت که طلاق را ممنوع و تنها مقررات و شرایطی برای محدود ساختن آن وضع نموده تا میزان آن را به حداقل ممکن کاهش دهد ، طلاق در اسلام ناشی از حاجت است نه اینکه به عنوان هدف باشد زیرا همانگونه که گفته شد امر طلاق همواره مورد بغض و کینه‌ی الهی می‌باشد.

طلاق در دین اسلام
طلاق در اسلام ناشی از حاجت است نه اینکه به عنوان هدف باشد

امیرمؤمنان علی (ع) می‌فرماید : ازدواج کنید ولی طلاق ندهید زیرا عرش الهی از طلاق به لرزه در می‌آید .    
از نظر اسلام طلاق آخرین راه مداوای ناسازگاری زن و شوهری می‌باشد . اسلام معتقد است اگر راهی برای جدایی زن و شوهر (زوجین) نباشد زندگی ایشان دشوار و عذاب‌آور خواهد بود و ممکن است نتایج ویران کننده‌ای مثل انتقال ، خودکشی ، فساد و قتل داشته باشد . امروزه مردم باغم و تشویش کمتری در مقایسه با گذشته به ازدواج روی می‌آورند چرا که طلاق برای آنان د رحکم بیمه‌ای تلقی می‌شود و می‌توان از آن به عنوان بیمه ازدواج نام برد . چرا که اگر ازدواج با موفقیت نباشد همسران یکدیگر را رها خواهند کرد.

تفاوت طلاق با مفاهیم نزدیک به آن

باید طلاق را از مفاهیم نزدیک به آن جدا کرد تا سر درگمی پیش نیاید:
طلاق و فسخ: این دو واژه گرچه از نظر معنا به هم نزدیک اند، اما تفاوت هایی میان آن دو وجود دارد که عبارتند از: فسخ، قطع قرارداد زوجیت است بدون آن که با تشریفات ویژه طلاق همراه باشد؛ در فسخ، زن از مهر محروم خواهد بود؛ در فسخ، روابط زوجیت به طور کامل قطع می شود، حال آن که در برخی از اقسام طلاق امکان بازگشت به زندگی زناشویی بدون ازدواج دوباره وجود دارد

طلاق و اظهار فقد: در بسیاری از جوامع ازدواج زمانی رسمیت می یابد که فرزند یا فرزندانی متولد شده باشند. لذا در صورتیکه زمان معینی از ازدواج بگذرد و فرزندی به دنیا نیاورند، ازدواج آنان از سوی فرد و جامعه نادیده گرفته و هر یک از آنها حق دارند بدون فسخ قرارداد زوجیت، با فرد دیگری ازدواج کنند که بدان طلاق ارتجالی می گویند و این شیوه از نظر اسلام نامشروع است.

جدایی و طلاق: در مواردی زن و مرد بدون طلاق، خانه را ترک می کنند و در خانه ی والدین یا بستگان مستقر می شوند. این گونه جدایی طلاق نیست. 
برای این که زوجین، به گونه ای شرعی از هم جدا شوند، باید شرایط آن را رعایت کرده و بنا بر آن از هم جدا شوند و به همین خاطر در کتا بهای فقهی شرایطی برای مرد و زن و نیز شرایطی برای خود طلاق گفته شده است که با توجه به آن ها حکم طلاق صادر می گردد. طلاق باید مطابق با مقرارات شریعت باشد، صیغه طلاق به عربی خوانده شود و دو مرد عادل شاهد باشند. شرایطی که مرد باید هنگام طلاق داشته باشد عبارتند از: بلوغ، عقل و اختیار و شرایطی که برای زن گفته شده است پاک بودن از حیض و نفاس است

انواع طلاق

طبق ماده ۱۱۴۳ قانون مدنی، طلاق بر دو قسم بائن و رجعی تقسیم می‌شود. منظور از طلاق رجعی و بائن چیست و زن و شوهر پس از طلاق، چه وضعی پیدا می‌کنند؟ ابتدا بهتر است طلاق رجعی توضیح داده شود تا در مقایسه با آن طلاق بائن هم بهتر فهمیده شود. بعد از این که بین زن و شوهر طلاق واقع می‌شود، زن باید اصطلاحا عده نگه دارد.

جدایی
طبق ماده ۱۱۴۳ قانون مدنی، طلاق بر دو قسم بائن و رجعی تقسیم می‌شود

منظور از عده نگه داشتن این است که زن پس از طلاق در یک مدت مشخص نمی‌تواند با مرد دیگری ازدواج کند؛ این مدت در مورد زنانی که عادت ماهانه می‌بینند سه مرتبه عادت ماهانه و در مورد زنانی که عادت ماهانه نمی‌بینند سه ماه و در مورد زن حامله تا زمان وضع حمل است و در طول این مدت، زن نمی‌تواند با دیگری ازدواج کند و باید منتظر بماند تا این مدت بگذرد .

طلاق رجعی


در طلاق رجعی، کلمه «رجعی» از رجوع به معنای بازگشت می‌آید و به این معناست که پس از طلاق تا پایان مدت عده برای شوهر حق رجوع و بازگشت به وضعیت زوجیت وجود دارد.
یعنی شوهر می‌تواند پس از طلاق در ایام عده به قصد رجوع با نوشتن چیزی یا انجام کاری مثل خریدن هدیه برای همسرش، بگوید از طلاق منصرف شده است و می‌خواهد با همسرش همچنان زندگی کند.


برای رجوع، جاری کردن صیغه خاص و رعایت شرایطی لازم نیست و همچنین لزومی ندارد به دادگاه یا جای دیگری مراجعه کند؛ البته اگر طلاق آنان ثبت شده باشد، ثبت رجوع الزامی است. در واقع می‌توان گفت: در طلاق رجعی، قانون در ایام عده به زن و شوهر مهلت داده تا تصمیم نهایی خودشان را درباره جدایی یا ادامه زندگی با هم بگیرند؛ بنابراین در این طلاق، شوهر می‌تواند در طول مدت عده به همسر خود برگردد و از طلاق و جدایی منصرف شود.
در طول زمان عده طلاق رجعی نفقه زن به عهده شوهرش است و اگر زن یا شوهر در این مدت بمیرد، دیگری از او ارث می‌برد.

رجعی
رجعی به این معناست که پس از طلاق تا پایان مدت عده برای شوهر حق رجوع و بازگشت به وضعیت زوجیت وجود دارد.

با این توضیحات، ماده ۱۱۴۸ قانون مدنی واضح می‌شود. بر اساس این ماده، در طلاق رجعی برای شوهر در مدت عده حق رجوع است؛ بنابراین در طلاق رجعی، شوهر می‌تواند از طلاق منصرف شود و در صورت انصراف که همان رجوع نام دارد، رابطه ازدواج قبلی همان‌طور که بوده ادامه پیدا می‌کند و نیازی نیست دوباره، با هم ازدواج کنند.

طلاق بائن

طلاق بائن دقیقا در نقطه مقابل طلاق رجعی قرار دارد؛ یعنی برعکس طلاق رجعی، بعد از طلاق، هر‌چند زن باید عده نگه دارد، اما در مدت عده، زن و شوهر نمی‌توانند از جدایی پشیمان شوند.
در واقع با طلاق، بین زن و شوهر جدایی کامل اتفاق می‌افتد و به همین دلیل در مدت عده اگر از طلاق منصرف شوند باید با جاری کردن صیغه عقد ازدواج مجددا ازدواج کنند. نفقه زن در مدت عده هم برخلاف طلاق رجعی، به عهده مرد نیست و اگر زن یا شوهر
در مدت عده بمیرد، دیگری از او ارث نمی‌برد.

طلاق بائن دقیقا در نقطه مقابل طلاق رجعی قرار دارد؛ یعنی برعکس طلاق رجعی، بعد از طلاق، هر‌چند زن باید عده نگه دارد، اما در مدت عده، زن و شوهر نمی‌توانند از جدایی پشیمان شوند.
در واقع با طلاق، بین زن و شوهر جدایی کامل اتفاق می‌افتد و به همین دلیل در مدت عده اگر از طلاق منصرف شوند باید با جاری کردن صیغه عقد ازدواج مجددا ازدواج کنند. نفقه زن در مدت عده هم برخلاف طلاق رجعی، به عهده مرد نیست و اگر زن یا شوهر


در مدت عده بمیرد، دیگری از او ارث نمی‌برد.


به این ترتیب تفاوت طلاق رجعی و بائن در این است که شوهر در طلاق رجعی می‌تواند در مدت عده از طلاق منصرف شود، اما در طلاق بائن، زن و شوهر دیگر بعد از طلاق کاملا
از هم جدا شده‌اند و در صورت انصراف از جدایی، باید مجددا عقد کنند.
به همین دلیل قانون مدنی در ماده ۱۱۴۴ می‌گوید که در طلاق بائن برای شوهر حق رجوع نیست.

انواع طلاق بائن

طلاق بائن، خود چند نوع دارد که ماده ۱۱۴۵ آن‌ها را معرفی کرده است. بر اساس این ماده، در موارد ذیل، طلاق بائن است: طلاقی که قبل از نزدیکی واقع شود؛ طلاق یائسه،طلاق خلع و مبارات مادامیکه زن رجوع به عوض نکرده باشد و نیز سومین طلاق که بعد از سه وصلت متوالی به عمل آید اعم از این که وصلت در نتیجه رجوع باشد یا در نتیجه نکاح جدید.
حال هر یک از این موارد را توضیح می‌دهیم:

طلاق
طلاق بائن، خود چند نوع دارد که ماده ۱۱۴۵ آن‌ها را معرفی کرده است.

طلاقی که قبل از نزدیکی ایجاد شود

وقتی هنوز بین زن و شوهر نزدیکی جنسی صورت نگرفته باشد و با این حال، شوهر، زن خود را طلاق بدهد طلاق بائن است.در واقع اگر قبل از نزدیکی، طلاق صورت بگیرد، دیگر نیازی نیست زن عده نگه دارد؛ بنابراین مهلتی برای انصراف از طلاق وجود ندارد و به محض اینکه طلاق صورت می‌گیرد، زن و مرد کاملا از هم جدا می‌شوند و اگر دوباره تصمیم بگیرند با هم زندگی کنند، لازم است مجددا ازدواج کنند.

طلاق یائسه

اگر مردی همسر یائسه خود را طلاق بدهد، لازم نیست زن یائسه عده نگه دارد و بنابراین مهلتی هم برای انصراف از طلاق وجود ندارد و برای ادامه زندگی مشترک، باید دوباره با هم ازدواج کنند. طلاق خلع و مبارات مادام که زن به عوض رجوع نکرده باشد.
قبل از هر چیز لازم است ببینیم منظور از خلع و مبارات چیست؟

طلاق خلع

طلاق خلع همان طلاق با این جمله معروف است که در آن «زن مهرش را حلال و جانش را آزاد می‌کند» یعنی زن برای اینکه از زندگی با شوهرش نا‌راضی است و نمی‌خواهد دیگر با او زندگی کند، به شوهرش مالی را می‌دهد یا از گرفتن مهریه صرف‌نظر می‌کند تا شوهر راضی شود که او را طلاق دهد.مالی هم که زن به شوهر می‌دهد تا رضایت شوهر به طلاق دادن وی را به‌ دست آورد، ممکن است کمتر، مساوی یا حتی بیشتر از مهریه‌اش باشد.

اگر این نوع طلاق بین زن و شوهر اتفاق بیفتد، در مدت عده، شوهر نمی‌تواند رجوع کند و از طلاقی که داده است، منصرف شود، چون زن برای طلاق، به او مالی داده است.
مگر این که زن از دادن مال در مدت عده پشیمان شود و بخواهد مالی را که داده است، پس بگیرد یا از نگرفتن مهریه‌اش پشیمان شود. در این صورت، با برگشتن مال یا مهریه به زن، شوهر هم حق رجوع پیدا می‌کند و می‌تواند از طلاق دادن همسرش منصرف شود.


طلاق مبارات

در طلاق مبارات، زن و شوهر هر دو از هم بیزارند نه این که فقط زن نا‌راضی باشد و هر دو نمی‌خواهند دیگر با هم زیر یک سقف زندگی کنند.در این طلاق، زن مالی به شوهر می‌دهد تا او به طلاق راضی شود، ولی مالی که می‌دهد نباید بیشتر از مهریه باشد و باید کمتر از مهریه یا مساوی با مهریه‌اش باشد. در این طلاق هم، در مدت عده، شوهر نمی‌تواند رجوع کند و از طلاقی که داده است، منصرف شود، چون زن برای طلاق، به او مالی داده است مگر این که زن بخواهد مالی را که داده است را پس بگیرد.

طلاق
در طلاق مبارات، زن و شوهر هر دو از هم بیزارند نه این که فقط زن نا‌راضی باشد

در این صورت با پس گرفتن مال، شوهر هم می‌تواند از طلاق دادن همسرش منصرف شود و اصطلاحا رجوع کند؛ بنابراین تفاوت طلاق خلع و مبارات این است که در خلع، نارضایتی فقط از جانب زن است، ولی در مبارات نارضایتی هم از جانب زن و هم از جانب شوهر است.

همچنین در خلع مالی که زن می‌دهد می‌تواند کمتر، بیشتر یا مساوی با مهریه‌اش باشد، اما در مبارات، مالی که زن می‌دهد نباید بیشتر از مهریه‌اش باشد. در خلع و مبارات به مالی که زن به شوهر می‌دهد فدیه یا عوض می‌گویند. همان‌طور که گفته شد در خلع و مبارات قانون به زن اجازه داده در مدت عده، پشیمان شود و بخواهد مالش را پس بگیرد.


تا زمانی که او مالش را پس نگیرد، طلاق بائن است و شوهر نمی‌تواند از طلاق دادن منصرف شود و رجوع کند.
اما اگر زن مالش را پس بگیرد، طلاق رجعی است و شوهر می‌تواند در مدت عده از دادن طلاق، منصرف شود و رجوع کند و دوباره با زن به زندگی خود ادامه دهد.

سومین طلاق بعد از سه وصلت متوالی

مورد دیگر طلاق بائن، سومین طلاق است که بعد از سه وصلت متوالی به عمل آید اعم از این که وصلت در نتیجه رجوع یا در نتیجه نکاح جدید باشد.

اگر شوهر زن خود را سه بار طلاق بدهد و دوباره با او ازدواج کند یا این که سه بار او را طلاق بدهد و در مدت عده، از طلاق منصرف شود و رجوع کند، در بار سوم دیگر طلاق او رجعی نیست و نمی‌تواند در مدت عده از دادن طلاق پشیمان شود بلکه طلاق او بائن است و بین زن و شوهر جدایی کامل ایجاد می‌شود.

همچنین دیگر مرد نمی‌تواند با او ازدواج مجدد کند، مگر این که زن با مرد دیگری ازدواج کند و بعد شوهر او بمیرد یا او را طلاق بدهد و سپس می‌تواند با همسر سابقش ازدواج کند .


دفترچه‌های ازدواج که در دفاتر ازدواج ثبت می‌شوند دارای بند‌هایی هستند که در صورت امضاء از سوی شوهر، زن این اختیار را خواهد داشت که پس از حصول این شرایط راسا در دادگاه‌های خانواده حاضر شده و تقاضای طلاق نماید .

در بند «الف» این عقد نامه‌ها آمده است: ضمن عقد نکاح خارج لازم زوج شرط کرد هرگاه طلاق بنا به درخواست زوجه نباشد و طبق تشخیص دادگاه تقاضای طلاق ناشی از تخلف زن از وظایف همسری یا سوء اخلاق و رفتار وی نبود، زوج موظف است تا نصف دارایی موجود خود را که در ایام زناشویی با او به دست آورده است طبق نظر دادگاه بلاعوض به زوجه منتقل کند.

در بند «ب» آن نیز ضمن عقد نکاح خارج لازم زوج به زوجه وکالت بلاعزل با حق توکیل غیر می‌دهد که زن در صورت تحقق شرایطی، از ناحیه مرد وکیل است خودش شخصاً یا با انتخاب فرد دیگری به عنوان وکیل به دادگاه مراجعه کند و پس از اثبات ادعا، درخواست طلاق کند.

نتیجه گیری

طلاق نتیجه یک ازدواج ناموفق در جوامع می باشد. این امر حلال که از منظر بزرگان اسلامی ما بسیار نکوهیده شده است اما میبینیم که در نهایت زوجین بنا به دلایل مختلفی جدایی را بهترین تصمیم خود می دانند. اینکه تبعات و پیامدهای این امر چه میباشد در این مقوله نمیگنجد .

بطور کلی طلاق به دو قسم رجعی و بائن تقسیم می شود. در طلاق رجعی ، پس از اجرای امر طلاق تا پایان مدت عده زن، برای شوهر امکان رجوع و بازگشت به وضعیت زوجیت وجود دارد.

اما در طلاق بائن که شامل : طلاقی که قبل از نزدیکی واقع شود؛ طلاق یائسه،  طلاق خلع و مبارات می شود، زن و شوهر دیگر بعد از طلاق کاملا از هم جدا شده‌اند و در صورت انصراف از جدایی، باید مجددا عقد کنند.

درصورتیکه تمایل دارید با یک وکیل خانواده مجرب و بهترین وکیل تهران در این زمینه مشورت نمایید می توانید با موسسه حقوقی صدرا که متشکل از بهترین وکلا در زمینه حقوقی، خانواده ، کیفری و … می باشد ، تماس گرفته و یا بصورت آنلاین جلسه حضوری خود را رزرو نموده .

سرقت و مجازات آن

همه ی ما اشیاء و دارایی های قیمتی و ارزشمندی داریم که از لحاظ مادی دارای ارزش بسیاری می باشند، لذا برای جلوگیری از سرقت و ربوده شدن این اموال را در جایی پنهان و یا با روش ها و ابزارهای مختلف از آن مراقبت میکنیم. اما آیا میدانید از نگاه قانون مدنی سرقت به چند نوع تقسیم می شود و چه مجازات هایی برای آن در نظر گرفته شده است؟
پس با ما تا انتهای این مقاله همراه باشید.

سرقت یعنی؟

سرقت چیست: عبارتست از ربودن مالی که متعلق به دیگری

سرقت
سرقت یعنی ؟

انواع سرقت

انواع سرقت تعزیری:

  • سرقت تعزیری مشدد
  • سرقت تعزیری ساده

سرقت تعزیری مشدد :

منظور از سرقت مشدد ، هرگونه ربودنی که با یک یا چند عامل از عوامل تشدید مجازات بوده و مجازات آن شدیدتر از مجازات دزدی ساده باشد و شرایطی را نیز داشته باشد که در قانون آمده باشد .

عوامل تشدید مجازات یعنی عوامل و افعال و مواردی که باعث میشود جرم بزرگ تر و پررنگ تر به نظر برسد و مجازات آن شدید تر شود که در قانون صراحتا به آن اشاره شده است عبارت است از : دزدی در شب ، تعدد سارقان ، دزدی مسلحانه ، بالا رفتن از دیوار ، شکستن حرز ، استفاده از عنوان یا لباس مستخدم دولت ، مامور دولتی قلمداد کردن ، بکار بردن کلید ساختگی و دزدی از محل مسکونی ، سرقت همراه با آزار و یا تهدید ، دزید از محل های عمومی ، مستخدم شاگرد و کارگر بودن سارق ، دزدی به اقتضای شغل ، کیف زنی یا جیب بری و امثال آن ، دزدی در مناطق بحرانی ، دزدی آب ، برق و گاز و تلفن .

سرقت تعزیری ساده :

این نوع سرقت در قانون مجازات اسلامی آمده شرایط خاصی ندارد و علنی است و با ربودن مال بدون علم و اطلاع و رضایت صاحب مال محقق میشود و مجازات آن کمترین مجازات دزدی یعنی سه ماه و یک روز تا 2 سال حبس است .

معنای حرز: حرز عبارت است از مکان متناسبی که مال ، عرفا در آن از دستبرد
محفوظ میماند و به راحتی قابل دسترس همگان قرار ندارد .

بیشتر بخوانید:  بهترین وکیل تهران کیست؟


عناصر قانونی جرم:

به این معنی است که انجام دادن کاری و یا انجام ندادن یک کاری که در قانون به آن اشاره شده و برای آن مجازاتی در نظر گرفته شده جرم محسوب میشود .
عناصر قانونی جرم سرقت عبارتست از :

سرقت
عناصر قانونی جرم
سرقت حدی :

یعنی برداشتن مال دیگری و دزدی معادل چهار و نیم نخود طلای مسکوک( سکه ی فلزی) که مالکیت آن با شخص دیگری باشد با خارج کردن از حرز و حفاظ که توسط شخص بالغ و عاقل و مختار در سالی که در ان جامعه دچار قحطی نشده باشد و مرتکب ، پدر مالباخته نباشد .
سرقت در صورتی که دارای تمام شرایط ذیل باشد، حدی محسوب شده ومجازات آن حد است:

  • مال دزدیده شده از لحاظ شرعی دارای بها و ارزش مالی باشد.

در ایران ربودن و دزدیدن مواد مخدر یا مشروبات الکی متعلق به دیگری دزدی
محسوب نمی شود چون دارای ارزش مالی شرعی و قانونی نیستند .

  • مال دزدیده شده در حرز و محفوظ باشد.

تعریف حرز را کمی قبل تر بیان نمودیم .
دزدی اشیاء از داخل اتومبیل کنار خیابان سرقت از حرز نیست و مجازات آن حد نیست .
اما درصورتی که مکان نگهداری مال از کسی غصب شده باشد، نسبت به وی و کسانی که از طرف او حق دسترسی به آن مکان را دارند حرز محسوب نمی شود.
سارق شخصا داخل حرز شود.
سارق مال را از حرز خارج کند.هر گاه کسی مال را توسط مجنون یا حیوان یا هر وسیله
بی اراده ای از حرز خارج کند مباشر(هم دست )محسوب می شود.

  • هتک حرز و سرقت هر دو مخفیانه باشد.
  • سارق پدر یا جد پدری نباشد.

ارزش مالی که دزدی شده در زمانی که از حرز خارج میشود ، معادل چهار و نیم نخود
طلای مسکوک(سکه فلزی) باشد.

  • مالی که ربوده شده است از اموال دولتی یا عمومی، وقف عام نباشد.
  • سرقت در زمان قحطی صورت نگیرد.
  • صاحب مال از سارق نزد مرجع قضایی شکایت کند.
  • صاحب مال قبل از اثبات سرقت سارق را نبخشد.
  • مال ربوده شده قبل از اثبات سرقت در اختیار مالک قرار نگیرد.
  • مال ربوده شده قبل از اثبات جرم دزدی به ملکیت سارق در نیاید.
  • مال ربوده شده از اموال سرقت شده یا مال غصب شده نباشد.
مراتب حد سرقت
  • در مرتبه ی اول قطع 4 انگشت دست راست سارق
  • در مرتبه ی دوم ، قطع پای چپ سارق از پایین بر امدگی
  • در مرتبه ی سوم ، حبس ابد
  • در مرتبه ی چهارم ، اعدام است هرچند دزدی در زندان صورت گرفته باشد .

انواع سرقت تعزیری:

همانطور که در بخش بالایی مفهوم کلی مجازات اسلامی را مورد بررسی قرار داریم ، دزدی که شرایط سرقت حدی را نداشته باشد و ۶ شرط زیر را داشته باشد جزو دسته ی ” سرقت تعزیری” قرار می گیرد .که مجازات های آن را در ذیل ذکر میکنیم :

دزدی
  • دزدی در شب اتفاق بیفتد .
  • سارق دو نفر یا بیشتر باشد .
  • یک یا چند نفر از سارقان دارای سلاح ظاهر و یا مخفی باشد .
  • سارق مکان حرز را شکسته باشد .
  • سارق درهنگام سرقت کردن ، کسی را اذیت یا تهدید کرده باشد .

که مجازات آن در صورتی که دزدی مقرون به آزار باشد یعنی مالباخته را همزمان با دزدی کردن مورد اذیت و ازار قرار دهد یا سارق مسلح باشد که در این صورت حبس از سه ماه تا 2 سال و شلاق تا ۷4 ضربه محکوم میشود و اگر جرمی هم به وقوع پیوسته باشد علاوه بر مجازات جرح حداکثر مجازات در نظر گرفته اعمال میشود . اگر سرقتی تمامی شرایط تعزیری را داشت و شرایط سرقت حدی را نداشت به مجازات 5 سال تا 2۰ سال حبس و ۷4 ضربه شلاق محکوم میشود .

راهزنی روشی از دزدی است که در آن شخص یا اشخاصی با در دست داشتن سلاح عمومی راه را بر مردم ببندند و باعث سلب آسایش عمومی و ایجاد مزاحمت شوند . طبق قانون مجازات و به عنوان محارب ینی فردی که باعث ایجاد ترس و وحشت بین مردم میشود شناخته میشوند و اگر از مصادیق محاربه محسوب نشود به سه تا پنج سال حبس و ۷4 ضربه شلاق محکوم میشود.

کیف قاپی و جیب بری اقدامی است که سارق در آن به یک تا پنج سال حبس و ۷4 ضربه شلاق محکوم میشود . اگر فردی از محل تصادفی و با مناطقی که حوادثی مثل سیل و زلزله و … رخ داده سرقتی را انجام دهد از یک تا پنج سال حبس و ۷4 ضربه شلاق محکوم میگردد. ضمنا اگر شخصی از تاسیسات اموال عمومی مثل تاسیسات بهره برداری آب ، برق و گاز سرقتی کند به یک تا پنج سال حبس محکوم میشود .

عناصر مادی جرم سرقت

  • مرتکب: یعنی هرکسی که دزدی را انجام دهد و کار جرمی را انجام دهد را شامل میشود و مرتکب
    این جرم ویژگی خاصی ندارد .
  • عمل محرمانه : همان ربودن ودزدیدن منظور است که به صورت فعل و انجام دادن کار یعنی
    رباییدن و دزدیدن انجام میشود.
  • موضوع جرم: که مال متعلق دیگری است (مال منقول یعنی قابل انتقال به دیگری در اینجا معیار است )
  • وسیله : در این جرم دارای ویژگی خاصی نیست هر ابزاری که با استفاده از ان بتواند دزدی را انجام داد .
  • نتیجه : مال از تحت سلطه ی ملک یا متصرف ( ضرر) خارج میشود . یعنی مال دیگر در دست مالک ان نیست .
مراحل سرقت جزای حدی
  • وضع ید در مال یعنی تحت اختیار داشتن مال
  • انتقال مال
  • خارج کردن از حرز
  • خارج کردن مال از تحت سلطه ی مالک
  • سرقتی که جزای آن تعزیر است دارای همین مراحل بالاست به جز مرحله ی سوم
راه های ثبوت سرقت حدی :
  • شهادت دو مرد عادل
  • دو مرتبه اقرار ( یک مرتبه اقرار به سرقت باعث تکلیف سارق به رد مال به صاحبش و محکومیت
    مرتکب به سرقت باعث تعزیر میشود)
  • علم قاضی

شرکت در جرم سرقت

کسی را میتوان مطابق قانون ایران شریک جرم محسوب کرد که جرم قابل استناد به کار او باشد . یعنی در جرم دزدی ، عمل رباییدن و دزدیدن را بتوانیم به او نسبت دهیم که در این صورت مجازات فاعل مستقل جرم را خواهد داشت .

شروع به سرقت در موارد زیر جرم است و مجازات دارد :

  • دزدی جمعی شبانه که در حین انجام فعل دزی به مالباخته آسیب و اذیت رسانده باشند .
  • دزدی فردی که در آن به صاحب مال آزار رسانده باشند یا مسلح باشند
  • راهزنی غیر محاربه
  • دزدی شبانه جمعی مسلحانه ولی غیر محاربه
دزدی

بنابر این صرف شروع به سرقت در غیر موارد ذکر شده در بالا مجازات ندارد .

نتیجه گیری

بطور کلی سرقت را میتوان به ربودن هر آن چیزی که متعلق به دیگری می باشد، اشاره کرد. در قانون سرقت به دو دسته تعزیری مشدد و تعزیری ساده تقسیم می شود. در تعزیری مشدد عوامل و افعالی موجب تشدید مجازات می شود که در بالا بطور کامل به آن پرداخته ایم . اما در سرقت تعذیری ساده درواقع ربودن مال بدون علم و اطلاع و رضایت صاحب مال محقق شده که مجازات آن کمترین مجازات دزدی یعنی سه ماه و یک روز تا 2 سال حبس است .

درصورتیکه نیاز به مشاوره با بهترین وکیل تهران ، وکیل کیفری و وکیل حقوقی مجرب دارید ، میتوانید بصورت تلفنی مشاوره (رایگان) دریافت نمایید و یا با رزرو نوبت از وکیل مورد نظر ، موردحقوقی خود را حضورا مطرح نمایید .

وکیل ملکی کیست؟

وکیل ملکی وکیلی است که با توجه به تجربه و تخصص و اشرافی که در زمینه پرونده های ملکی دارد تخصصا به وکالت دعاوی و پرونده های  ملکی  می پردازد. شاید اینجا سوالی پیش بیاید مبنی بر اینکه وکیل ملکی چه ویژگی های اختصاصی باید داشته باشد که ممکن است سایر وکلا از آن بی بهره باشند. در پاسخ به این سوال می توان گفت که یکی از خصوصیات مهم وکیل ملکی بهره مندی او از دانش به روز در باب قوانین جدید و قدیم ملکی و اشراف و تسلطش به آرای وحدت رویه و نظرات اساتید مربوطه در علم فقه و حقوق املاک می باشد. وکیل ملکی پس از اختصاص زمان کافی جهت خواندن پرونده و مصاحبه و جلسات متعدد که با موکلش برگزار می کند، باید بتواند بهترین استراتژی پیشبرد موفق دعوی ملکی را در جهت حداکثر کردن امکان برد در پرونده موکل سازمان دهی کند.

وکیل ملکی
وکیل ملکی کیست؟

مشخصات وکیل ملکی

از دیگر مشخصات و ویژگیهای منحصر به فرد وکیل ملکی این است که علاوه بر دارا بودن تمامی  موارد بالا در نگارش لایحه به صورت ماهرانه تمامی موارد مرتبط با پرونده را ذکر کرده و به جهت داشتن فن و قدرت بیان و تسلط و اشرافش به پرونده ، در حضور قاضی مقتدرانه از  حقوق موکلش دفاع نماید. 

 پرونده های ملکی و دعاوی ملکی به طور خاص شامل اموال غیر منقول و ملک می‌گردد و  ممکن است در یکی از شاخه های حقوقی یا کیفری قرار گیرند ولی در بیشتر مواقع جهات حقوقی دارد. مثلاً دعوای تصرف عدوانی ممکن است با رعایت جهاتی در دادگاه کیفری مطرح گردد یا در دادگاه حقوقی. در هر حال مهم ترین پرونده های دادگستری پرونده های ملکی هستند که تخصص و مهارت بیشتری نسبت به دیگر پرونده ها می‌طلبد که لازم است شخص برای طرح دعوی به یک وکیل ملکی با تجربه در این زمینه مراجعه نماید. وکیل ملکی به صورت تخصصی به اقامه دعوی در پرونده‌های خلع ید، ادعای مالکیت، الزام به تنظیم سند رسمی، فسخ اجاره، ملک تجاری سرقفلی، افراز ملک، مطالبه سرقفلی و حق کسب و پیشه تجارت و …  می پردازد .

1-وکیل ملکی و طرح دعاوی ابطال سند رسمی:

دعاوی حقوقی را که موضوع آن بی اثر کردن و یا از اعتبار انداختن یک یا چند سند رسمی می باشد را دعوای ابطال سند رسمی می نامند. اسنادی که در دفاتر رسمی و یا اداره ثبت برابر مقررات تنظیم شده باشد را اسناد رسمی می نامند و سند عادی صرفا به دلیل امضای منتسب الیه اعتبار خواهد داشت و با سکوت یا انکار و تردید می توان از اعتبار آن کاست و در برخی موارد باطل نمود. ولی در اسناد رسمی موضوع به نوع دیگری اعمال خواهد شد. 

 ابطال يك سند اعم از رسمي يا عادي باعث باطل شدن و بی اثری تمامي نقل و انتقالاتي كه بعد از تنظيم آن سند صورت گرفته است، خواهد شد. برخی از انواع دعاوی مربوط به سند رسمی به شرح ذیل است:

  • ابطال سند رسمی‌ به دلیل عدم رعایت شرایط قانونی
  • ابطال اجرائیه‌‌ی ثبتی برای املاک مربوطه
  •  ابطال سند مالکیت معارض
  • ابطال نظریه هیات حل اختلاف اداره ثبت و اسناد کشور 
وکیل ملکی
وکیل ملکی و طرح دعاوی ابطال سند رسمی

2-وکیل ملکی و طرح دعاوی سرقفلی و حق کسب و پیشه

یکی از دعاوی های رایج مطروحه در مراجع قضایی ، دعاوی سرقفلی و اجاره می باشد. این نوع دعاوی دارای پیچیدگی های فراوانی می باشد و بسیاری از اشخاص که دارای حق سرقفلی می باشند و یا مالک آن می باشند، به دلیل نا آگاهی از قانون، دچار مشکلات متعددی می باشند. رسیدگی به دعاوی سرقفلی در صلاحیت دادگاه های عمومی حقوقی می باشد و خارج از صلاحیت شورای حل اختلاف است.  البته در دعوای تعدیل اجاره بها در سرقفلی شورای حل اختلاف صالح به رسیدگی می باشد.

  • تعدادی از موارد مربوط به دعاوی سرقفلی بدین شرح است:
  • درخواست و مطالبه سرقفلی و در اختیار داشتن حق کسب و پیشه
  • تخلیه‌‌ی اماکن تجاری در موارد تجویز قانون
  • دعاوی مربوط به تجویز انتقال منافع مورد اجاره
  • تعدیل اجاره واحد تجاری

3-وکیل ملکی و طرح دعوی الزام به تحویل مبیع

به استناد ماده 362 قانون مدنی، فروشنده ملزم به تسلیم و تحویل مبیع است. اما در مواردی فروشنده به بهانه هایی از این امر سرپیچی می زند. خصوصا در مواقعی که یک فاصله بین وقوع معامله و تنظیم سند رسمی وجود داشته باشد، به دلیل افزون خواهی و منفعت طلبی فروشنده از افزایش قیمت ها، این مشکل بیشتر مشاهده می شود.

4-وکیل ملکی و طرح دعوی خلع ید

خلع ید عنوان دعوایی است که مالک یک مال غیرمنقول مانند خانه، مغازه یا زمین، علیه متصرف غیرقانونی مال خود اقامه می‌کند و از دادگاه می‌خواهد که به روند تصرف غیرمجاز متصرف پایان بخشیده و ملک او را از تصرف او خارج کرده و تحویل او بدهد. 

5-وکیل ملکی و طرح دعوی رفع تصرف عدوانی و رفع مزاحمت و ممانعت از حق

در مواردی ممکن است مالک  سند رسمی نداشته باشد و ملک او هم به صورت نامشروع و غیر قانونی، در تصرف قرار گرفته باشد. یک وکیل ملکی از طریق یکی از این سه دعوای فوق که شباهت زیادی با همدیگر دارند،  با رعایت مواردی و با تشخیص درست و تحلیل منطقی صحیح، می تواند از طریق دادگاه حقوقی یا دادگاه جزایی بنا به تشخیص خود، موکل را به گرفتن حقوق خود متمایل سازد.

6-وکیل ملکی و طرح دعوی فروش ملک مشاع

در مواردی ممکن است یک ملک، چندین مالک داشته باشد. به چنین ملکی، ملک مشاع می گویند. اگر شرکا در مورد  چگونگی و شیوه بهره برداری از ملک مشاع با یکدیگر اختلاف داشته باشند چاره ای جز توسل به دادگاه و فروش آن از طریق مزایده نیست و یکی از مالکینی که میخواهد ملک به فروش برسد، می تواند دادخواست فروش ملک مشاع را با کمک وکیل ملکی به دادگاه ارائه دهد.

وکیل ملکی
وکیل ملکی و طرح دعوی فروش ملک مشاع

7-وکیل ملکی و طرح دعوی تصرف عدوانی

هر شئ اعم از منقول یا غیر منقول که تحت تصرف و استیلاء شخص قرار دارد نشان دهنده این است که این شئ از آن اوست و مدعی باید برای بدست آوردن و تصرف شئ که نزد دیگری می‌باشد صرفاً می‌تواند اقامه دعوی و از ادله ی اثبات دعوی در صورت وجود استفاده کند تا مرجع قضایی حکم به نفع او دهد و او را به  عنوان مالک و متصرف حقیقی آن شئ یا حق بشناسد. 

8-وکیل ملکی و طرح دعوی الزام به اخذ پایان کار

پس از اتمام عملیات ساختمانی، در صورتیکه ساختمان مورد تایید شهرداری باشد و مواردی همچون خلافی یا بدهی نداشته باشید، شهرداری و یا سازمان متولی امر مدرکی تحت عنوان “پایان کار” به شما می دهد. پایان کار یکی از مهمترین مدارکی است که یک  ساختمان دارد و در آن کاربری ملک مشخص می شود.

 9-وکیل ملکی و طرح دعوی الزام به تنظیم سند رسمی

هنگامی که خریدار و فروشنده قصد انجام معامله‌ای را دارند اما هنوز مقدمات لازم را فراهم نکرده‌اند، قراردادی منعقد کرده و در آن، دو طرف تعهد می‌کنند که معامله را با شرایط معین و ظرف مهلتی خاص انجام دهند.موضوع مهم، این است که سند مورد نظر، اثبات‌کننده وقوع معامله و مالکیت باشد و حال آنکه اگر فقط قولنامه بین آنها به امضا رسیده است ، قولنامه چنین اثری را ندارد. به این معنا که تا زمانی که فروشنده در دفتر اسناد رسمی ملک را منتقل نکرده است، نه خریدار می‌تواند ادعای انجام معامله را داشته باشد و نه اشخاص ثالث می‌توانند به وقوع معامله بین طرفین استناد کنند. 


10-وکیل ملکی و طرح دعوی تخلیه 

 دعوای تخلیه که از طرف موجر علیه مستاجر طرح می‌شود قوانین و مقررات مخصوص به خود را دارد.مالک پس از انقضای قرارداد اجاره و به دلیل تخلیه نکردن داوطلبانه مستاجر، خواهان تخلیه ملک توسط او می‌شود.در موارد دیگری که مالک با رضایت خود ملک را به تصرف متصرف داده و سپس، خواهان تخلیه او شده باشد نیز عنوان دعوای تخلیه صدق می‌کند 

11- وکیل ملکی و دعاوی مرتبط با املاک موقوفه

سوءاستفاده از برخی مسایل از جمله موقوفات و دست‌درازی به آنها همواره یکی از موضوعاتی است که ورودی محاکم قضایی را به خود اختصاص می‌دهد و حتی مشاهده شده که به دلیل اهمیت و حساسیتی که بر موضوع  وقف وجود دارد، محاکم و دادسرا ها اینگونه پرونده‌ها را در اولویت رسیدگی قرار داده و شعبی مختص به آن تشکیل دهند. 

 12- وکیل ملکی و حق شریک ملک (حق شفعه)

شفعه امتیاز و حق تقدیم برای شریک ملک مشترک ایجاد می کند که مورد حمایت قانونی است بدین معنی که هرگاه مال غیرمنقول قابل ما تقسيمی بین دو نفر مشترک باشد و یکی از دو شریک سهم خود را به شخص دیگری بفروشد، شریک دیگر حق دارد قیمتی را که مشتری داده است به او بدهد ومالک سهم فروخته شده گردد.

نخستین موضوعی که در رجوع به مراجع صالح مورد توجه قرار می‌گیرد، تعیین و تشخیص مرجعی است که در رسیدگی به امر مورد نظر صالح باشد و قبل از ورود به هر دعوی باید صلاحیت خود را در رسیدگی به موضوع مطروحه احراز کند.

صلاحیت دادگاه عمومی، عام و اصل است و تا آنجایی وسعت و شمول دارد که قانونگذار رسیدگی به دعوا را در صلاحیت مرجعی غیر از آن قرار نداده باشد. بنابراین اموری که به حکم قانون رسیدگی به آنها به مراجع دیگرمحول شده، از صلاحیت دادگاه عمومی خارج است.


نتیجه گیری

مراجعه به وکیل ضمن جلوگیری از طرح بسیاری از دعاوی و بروز اختلافات، در سرعت بخشیدن به دادرسی و جلوگیری از اطاله (طولانی شدن)آن موثر می باشد.
ضمن اینکه وکیل همواره می تواند روشنی برای قاضی وتضمینی برای احقاق حق باشد تا با کمک آن بتوان عدالت را در آرای محاکم بیش از پیش متجلی ساخت.

باید بنا را بر این نهیم که در هنگام اعمال حقوق و انجام تکالیف خود، چراغ راهی در دست داشته باشیم تا مبادا به بیراهه رویم، که این علاوه بر خسران خود و دیگران، از موجبات ضرر برای دادگستری نیز می باشد. پس یکی از راه های جلوگیری از بروز اختلاف، مشورت با وکیل آگاه، پیش از اعمال و استفاده از حقوق و اختیارات خود می باشد.

درصورتیکه نیاز به مشاوره با بهترین وکیل تهران ، وکیل کیفری و وکیل حقوقی مجرب دارید ، میتوانید بصورت تلفنی مشاوره (رایگان) دریافت نمایید و یا با رزرو نوبت از وکیل مورد نظر ، موردحقوقی خود را حضورا مطرح نمایید .

چگونه می توانیم بهترین وکیل حقوقی را بشناسیم؟

وکیل حقوقی خوب کیست ؟ کجا میتوانم از یک وکیل حقوقی مجرب مشاوره بگیرم؟ شاید برای شما هم این چنین سوالاتی پیش آمده باشد مخصوصا زمانیکه  به یک سوال حقوقی و یا یک مشکل حقوقی برخورده باشید و به دنبال فردی باشید
که با آگاهی کامل بتواند به شما مشاوره حقوقی داده و مسیر راه را برای شما روشن نماید. به هر میزان که سوال حقوقی و یا مشکل پیچیده‌تر باشد، میزان سردرگمی و نیاز به یک وکیل حقوقی تخصصی بیشتر حس می‌شود. حال سوال اصلی اینجاست که فرایند مشاوره حقوقی با یک وکیل کار کشته به چه شکل است و از چه کسانی می‌توان کمک حقوقی گرفت؟

در این مقاله قصد داریم ضمن آشنایی شما با مفاهیم وکالت، وکیل  و موکل ؛ اطلاعاتی را در خصوص مشاوره حقوقی و ویژگی های وکیل حقوقی خوب در اختیارتان قرار دهیم.


وکالت به چه معناست؟

وکالت در لغت به معنای واگذار کردن، اعتماد و تکیه کردن به دیگری است و در فقه عقدی است که به واسطه ی آن کسی دیگری را برای انجام کاری جانشین خود قرار می‌دهد. وکالت در معنای لغوی واگذارکردن هر کاری به دیگری است ولی در معنای اصطلاحی وکالت میتوان گفت که هر کاری را نمی‌توان به دیگری واگذار کرد. مثلاً انسان زنده نمی‌تواند نماز واجبش را به دیگری واگذار کند تا او بخواند بنابراین بین معنای لغوی و اصطلاحی وکالت، تشابه و تفاوت هایی وجود دارد .

وکیل حقوقی
وکالت یعنی چه؟

وکیل کیست؟

وکیل کسی است که از طرف شخص دیگری، اعم از حقوقی یا حقیقی به موجب عقد وکالت برای انجام کاری مأمور می‌شود. وکالت یک عقد جایز است که در چارچوب مقررات قانون مدنی منعقد می‌شود و طرفین آن وکیل و موکل نامیده می‌شوند.

موکل کیست؟

وکالت دهنده را مُوَکِّل ، و وکالت گیرنده را وکیل می نامند ، در دادسراها و دادگاهها پیگیری پرونده و دفاع ، توسط خود شخص و یا توسط وکیل دادگستری و به وکالت از طرف موکل انجام می شود ، وکالت در دادگاه ها و دادسرا ها توسط وکیل دادگستری انجام می شود ، وكيل دادگستری در کلیه مراحل رسیدگی به پرونده های حقوقی و کیفری می تواند حضور داشته باشد و هر شخص می تواند با مراجعه به وكيل دادگستری در هر یک از مراحل دادسرا ، دادگاه کیفری ، دادگاه حقوقی ، دادگاه خانواده ، اجرای احکام حقوقی ، اجرای احکام کیفری ، دادگاه تجدید نظر استان و دیوان عالی کشور ، به وکیل دادگستری وکالت اعطا نماید و اعطای وکالت ممکن است به یکی از طرق ذیل صورت گیرد .


در اصل 35 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آمده‌است که در همه دادگاه‌ها، طرفین دعوا حق دارند برای خود وکیل انتخاب کنند و اگر توانایی انتخاب وکیل را نداشته باشند باید برای آن‌ها امکانات تعیین وکیل فراهم شود.

وکیل حقوقی
موکل کیست؟

شغل وکالت، به عنوان یکی از موجه‌ترین مشاغل اجتماعی است و سابقه ای به قدمت تاریخ بشریت دارد؛ وکالت به این معنا که هر فرد‌ می‌تواند فرد دیگری را به عنوان نماینده خود در رسیدگی به هر موضوعی تعیین کند. قانون مدنی ایران هم تعریف مشابه‌ای در این زمینه دارد. براساس این قانون، وکالت عقدی است که به موجب آن، یکی از طرفین، طرف دیگر را بر انجام امری نایب خود قرار می‌دهد. وکالت شغلی در حیطه مشاوره مستقیم است؛ وکلا به مراجعان مشاوره حقوقی می‌‌‌‌‌دهند و به عنوان نماینده آن‌‌‌‌‌ها در دادگاه و مراجع قضایی شرکت می‌‌‌‌‌کنند تا طبق قانون از حقوق موکل خود دفاع کنند.

مشاوره حقوقی رایگان ،مزایا و معایب

در سال‌های اخیر با افزایش تعداد وکلا و موسسات حقوقی و نیز گسترش رقابت در این حوزه، شاهد افزایش کیفیت خدمات و نیز کاهش هزینه‌ها در این حوزه هستیم. در بسیاری از موسسات و یا دفاتر وکالت برخی خدمات نظیر مشاوره حقوقی تلفنی و یا مشاوره حقوقی آنلاین به صورت رایگان ارائه می‌گردد. مشاوره حقوقی رایگان برای افرادی مناسب است که صرفا یک سوال حقوقی داشته و به دنبال طرح دعوی حقوقی و یا کیفری نیستند.

همچنین افرادی که توانایی مالی چندانی برای گرفتن وکیل ندارند و به دنبال آن هستند تا پس از آگاهی، شخصا پرونده خود را پیگیری نمایند. بهتر است از مشاوره حقوقی رایگان استفاده نمایند. اما باید توجه داشت که مشاوره حقوقی رایگان دارای معایبی است که مهم‌ترین آن عدم مشاوره با فرد متخصص و نیز عدم بررسی دقیق مدارک است. در بسیاری از مراکزی که مشاوره حقوقی رایگان ارائه می‌دهند، شاهد هستیم که با مشاوره های غلط گاها مسیر پرونده تغییر کرده و حق موکل و نیز زمان و هزینه وی از بین می‌رود.

بنابراین، بهتر است اگر توان مالی برای پرداخت حق المشاوره دارید، چنین ریسکی را برای انجام مشاوره حقوقی رایگان انجام ندهید. همچنین با وقت گذاشتن برای حضور در دفتر وکالت یا موسسه حقوقی می‌توانید نتیجه بهتری را برای خود به ارمغان آورید.

بهترین راه استفاده از خدمات حقوقی چیست؟

بهترین راه استفاده از خدمات حقوقی، رفتن به دفتر وکالت و یا یک موسسه حقوقی و استفاده از مشاوره حقوقی حضوری است.

در مشاوره حقوقی حضوری ارتباط مستقیم بین وکیل یا مشاور حقوقی با موکل برقرار شده و یک تعامل دو جانبه شکل می‌‌گیرد. همچنین اصل مدارک (به جای تصویر) در اختیار فرد مشاوره دهنده قرار می‌گیرد و با دقت بهتری بررسی می‌گردد.

همچنین در مشاوره حقوقی حضوری دست موکل برای انتخاب وکیل یا مشاور حقوقی بسیار بازتر است.

علاوه بر این، تنها راه پذیرش وکالت در یک پرونده برای وکیل، حضور مستقیم موکل در دفتر وکالت یا موسسه حقوقی است.

بنابراین، چنانچه پرونده بسیار مهمی دارید و یا قصد سپردن پرونده به یک وکیل متخصص را دارید، بهتر است از مشاوره با یک وکیل حقوقی حضوری استفاده نمایید.

وکیل حقوقی
راه های استفاده از خدمات حقوقی

قانونگذار برای اشخاصی که توان پرداخت دستمزد وکیل را ندارند، امکان استفاده از وکیل «معاضدتی» را پیش‌بینی کرده ‌است. وکلای دادگستری مطابق قانون وکالت تکلیف دارند همه ساله در سه دعوای مدنی به‌ عنوان کمک معاضدت به این دسته از اشخاص قبول وکالت کنند. کلیه دادگاه‌ها نیز مکلف به پذیرش وکیل هستند، اگر دادگاهی حق گرفتن وکیل را از متهم سلب کند، حکم صادرشده از آن دادگاه فاقد ارزش و اعتبار قانونی است.

در هنگام انتخاب یک وکیل حقوقی خوب، چه مواردی را باید در نظر بگیریم؟

مهم‌ترین ویژگی یک وکیل خوب مورد اعتماد بودن وی می باشد. این امر مستلزم وجود صداقت، امانت و احساس مسئولیت پذیری در وکیل می باشد.  وکیلی که از نظر اخلاقی تمام محاسن را دارا باشد اما فاقد تخصص و علم کافی باشد، نمی تواند به نحو مقتضی از حقوق موکل خود دفاع کند. بنابراین وکیلی را می توان مورد تایید قرارداد که هم از نظر سلامت اخلاقی مورد وثوق باشد و هم تخصص کافی در اموری که به وی سپرده می شود را به دست آورده باشد.

بهتر است که ویژگی های یک وکیل خوب را برای شما توضیح دهیم :

  •  1- تحقيق كنيد زيرا بايد ازتوانايي علمي ، شهرت ، تجربه ، حسن اخلاق و  حق الوكاله و ساير خصوصيات يك وكيل خوب مطمئن شويد تابتوانيد كه پرونده اي كه گاه سرنوشت زندگي شمارا رغم خواهد زد ، به دستان با  كفايت وي بسپايد.
  • 2- هيچگاه صرفاً به تبليغاتي كه يك وكيل كرده است اكتفا نكنيد. تبليغات تلويزيوني ، اينترنتي و ساير رسانه هاي گروهي معيار و ملاك مناسبي براي تحقيق نيستند.
  • 3- سن و جنسیت وكيل (زن يا مرد بودن) ملاك ومعيار مناسبي براي خوب بودن يا بد بودن وكيل نيست . گاهي اوقات يك وكيل تحصيل كرده جوان بسيار مي تواند از يك وكيل سالخورده و به ظاهر با تجربه به كار شما بيايد.  زن يا مرد بودن وكيل نيز خيلي اهميت ندارد و ملاك علم ، شهرت وحسن خلق اوست.
  • 4- كسي كه عنوان وكيل و مشاورحقوقي را اخذ مي كند علاوه براين كه حداقل مدرك كارشناسي رشته حقوق رادارد ، مراحل بسيار سخت كانون وكلا را براي دريافت پروانه گذرانده است.

نتیجه گیری

قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در اصل 159 صلاحیت رسیدگی به دعاوی را به طور کلی در اختیار دادگاه‌های دادگستری گذاشته اما ترتیب اعمال و تقسیم آن میان دادگاه‌ها بر عهده قوانین عادی واگذار شده است تا با توجه به موقعیت و مقتضیات کار به آن عمل کنند دادگاه عمومی در رسیدگی به تمامی امور مدنی، جزایی و امور حسبیه صالح است.

استفاده از وکیل امری الزامی نمی باشد و ممکن است متقاضی قصد داشته باشد که به صورت انفرادی پروسه را انجام دهد  اما به علت پیچیدگی شرایط بسیاری از متقاضیان از خدمات یک وکیل استفاده می کنند.  استفاده از افرادی که وکیل خبره نیستند و آموزش صحیح در این راستا ندیده اند ممکن است منجر به نقص در پرونده ی موجود در دادسرا شود و باعث کاهش شانس برنده شدن در دعوای مذکور می گردد.

درصورتیکه نیاز به مشاوره حقوقی دارید ، میتوانید بصورت (رایگان) با بهترین وکیل تهران و سایر همکاران ما از طریق تماس تلفنی در ارتباط بوده و یا با رزرو نوبت از وکیل حقوقیمورد نظر در صفحه نوبت گیری سایت  بصورت حضوری مورد حقوقی خود را مطرح نمایید.

وکلای ما ضمن نشان دادن بهترین راه به شما درصورت نیاز پرونده شما را بررسی و با هزینه ای مناسب در دستور کار قرار میدهند.

مزاحمت تلفنی و مجازات آن

مزاحمت تلفنی عبارت است از یک فعل عمدی و  آگاهانه که به محض کشف، ملاک مسئولیت کیفری مزاحم شناخته می‌شود و مرتکب طبق قانون باید پاسخگوی عمل ناشایست خود باشد؛ مگر اینکه مرتکب با ارائه دلایلی به دادگاه ثابت کند که عمل او از روی حسن نیت بوده و با هدف مشروع صورت گرفته است. در این جرم شخص خاطی باتماس گرفتن به شماره های حقیقی یا حقوقی باعث ایجاد مزاحمت و سلب آسایش اشخاص را فراهم می کند.

این عمل عمدتا بصورت تماس های مکرر همراه با سکوت یا فوت کردن و تهدیداتی از جمله قتل و یا انتشار تصاویر شخصی افراد همراه است. سوت کشیدن، سپس فوت کردن در گوشی بدون وقفه. فحاشی و بیان حرف‌های رکیک نسبت به مخاطب و در مواردی دادن اخبار کذب و غیرواقعی به مخاطب و نیز بیان تهمت‌های ناروا که ممکن است عواقب جبران ناپذیری  به همراه داشته باشد.عنوان اخبار کذب و تکان‌دهنده که گاهی اوقات باعث شوک آنی می‌شود و آرامش خانواده‌ها را بر هم می‌زند و حتی ممکن است سلامت جسمی شنونده دچار اسیب های شدیدی شود .

مزاحمت تلفنی
مزاحمت تلفنی یک فعل عمدی و  آگاهانه است

مزاحمت تلفنی یعنی؟

مزاحمت تلفنی عبارت است از اینکه فردی با استفاده از تلفن یا سایر وسایل مخابراتی، بدون جهت ضمن اشغال خط تلفن متعلق به اشخاص حقیقی یا حقوقی، موجبات اذیت و آزار و سلب آسایش طرف دیگر را فراهم کند.
مانند اینکه در نیمه‌های شب با به صدا در آوردن زنگ تلفن دیگری او را از خواب بیدار کرده و آرامش او را بر هم بزند. یا اینکه در طول روز با اشغال کردن خط تلفن اشخاص باعث شود زمان انجام کارهایشان به تعویق افتد.

مجازات قانونی مزاحیمن تلفن

در ابتدا شاکی با در دست داشتن مدارک معتبری که نشان دهنده ایجاد مزاحمت تلفنی است  به دادگاه مراجعه نماید و شکایت خود را مکتوب کند تا پرونده به جریان افتد در غیر این صورت پرونده مزاحمت تلفنی به جریان نخواهد افتاد. و مجرم هم به سزای عمل زشت و غیر اخلاقی خود نخواهد رسید. و حتی ممکن است مزاحمت تلفنی  برای شهروندان دیگر هم ایجاد کند چون بابت کار ناشایست خود مجازاتی نشده است.  براساس ماده ۶۴۱ بخش تعزیرات قانون مجازات جمهوری اسلامی ایران ، هر کس به وسیله دستگاه  تلفن همراه  یا دستگاه‌های مخابراتی دیگر برای اشخاص ایجاد مزاحمت کند، علاوه بر اجرای مقررات خاص شرکت مخابرات، مرتکب به حبس از یک تا ۶ ماه محکوم خواهد شد.

مزاحمت تلفنی در مقابل قانون مدنی

ماده 641 قانون مدنی، مزاحمت با تلفن یا دستگاه‌های مخابراتی دیگر را جرم تلقی کرده و برای آن مجازات تعیین کرده است؛ علاوه بر آن ماده واحده قانون اصلاح تبصره ۲ ماده ۱۴ قانون تأسیس شرکت مخابرات ایران مصوب سال ۱۳۶۶ نیز موید این مطلب است که می‌گوید: هر کس وسیله مخابراتی در اختیار خود را وسیله مزاحمت دیگری قرار دهد یا با عمدا  و با سوء نیت ارتباط دیگری را مختل کند، برای بار نخست پس از کشف، ارتباط تلفنی او به مدت یک هفته همراه با اخطار کتبی قطع و تجدید ارتباط مستلزم پرداخت هزینه‌های مربوطه خواهد بود.

مزاحمت تلفنی
مزاحمت تلفنی در مقابل قانون مدنی

برای بار دوم، ارتباط تلفنی او به مدت سه ماه همراه با اخطار کتبی قطع و تجدید ارتباط مستلزم پرداخت هزینه‌های مربوطه و تقاضای مشترک خواهد بود و برای بار سوم، شرکت، ارتباط تلفنی وی را به طور دائم قطع و اقدام به جمع‌آوری منصوبات تلفن کرده و ودیعه مشتری را پس از تسویه حساب مسترد خواهد کرد.

و بسیاری از موارد در صورت بروز خسارات مالی و جانی برای اشخاص مجرم باید کلیه هزینه های وارد امده را پرداخت کند.

بیشتر بخوانید:  بهترین وکیل تهران کیست؟

بعضی از افراد علاوه بر مرتکب شدن جرم مزاحمت تلفنی جرایم دیگری نظیر تهدید به قتل  و یا تهدید به افشای تصاویر و مدارک شخصی افراد هم می کنند که در این صورت جرم و مجازات جرم آنها متفاوت است.  طبق ماده ۶۶۹قانون مجازات اسلامی به مجازات شلاق 74 تا ضربه و حبس از دو ماه تا دو سال محکوم خواهد شد. این قانون شامل افرادی که تصاویر شخصی دیگران را در اینستاگرام یا دیگر شبکه های اجتماعی انتشار میدهند نیز میشود.

ایجاد مزاحمت تلفنی برای نهاد ها و ارگان ها

در قانون مجازات اسلامی برای ایجاد مزاحمت برای نهاد های مختلف چیزی در قانون نیامده است. به همین دلیل طبق نظر اکثر حقوقدانان قانون مجازات اسلامی در رابطه با این موضوع نقض دارد. چرا که سازمان هایی مثل اورژانس و یا آتشنشانی در صورتی که وقت خود را برای مزاحمین تلفنی تلف کنند و تلفن این ارگانها توسط این افراد اشغال شود ممکن است  سلامت جان و مال شهروندانی که نیاز به کمک دارند به خطر افتد. و آنها دچار خساراتی جبران ناپذیری شوند . بعضا دیده شده نهاد هایی مثل کلانتری و حتی پلیس هم مزاحم تلفن دارند . به همین دلیل وضع قانون دقیق برای مجازات افرادی که برای  ارگان های مختلف ایجاد مزاحمت می کند هم ضروری است.

کدام مرجع مسؤل پیگیری مزاحمین تلفن است

مزاحمت تلفنی از موضوعاتی است که علاوه بر امکان پیگیری از سوی شرکت مخابرات، از طریق دادسرا و در قالب شکایت کیفری نیز قابل پیگیری است.
برای این اقدام، کافی است به دادسرای محل سکونت یا کار خود یعنی جایی که مزاحمت در آنجا رخ داده است، مراجعه کنید. داشتن نامه‌ای از مخابرات نیز می‌تواند باعث سرعت در کار شود.

چگونه شکایت خود را بنویسیم؟

در این مرحله می‌توانید روی یک برگه کاغذ شکایت خود را مطرح می‌کنید. عنوان مجرمانه این شکایت نیز چنین است: «ایجاد مزاحمت تلفنی از طریق ارسال پیامک یا تلفن است.
همچنین در صورتی که توهین و فحاشی شدیدی صورت گرفته باشد، شاکی می‌تواند تقاضای اعاده حیثیت را نیز مطرح کند.
ممکن است طرف مقابل نامشخص باشد که در چنین حالتی در بخش مربوط به متشاکی نوشته می‌شود نامشخص بعد از این مرحله، با ارجاع شکایت به یکی از شعبه‌های دادیاری یا بازپرسی، با نامه‌ای که دادگاه خطاب به کلانتری برای تکمیل تحقیقات می‌نویسد، کلانتری از مخابرات در خصوص این شماره تلفن استعلام و تقاضای پرینت مکالمات تلفنی را عنوان می‌کند.

وکیل خانواده
چگونه شکایت خود را بنویسیم؟


ممکن است این استعلام به طور مستقیم از سوی دادگاه خطاب به مخابرات ارسال شود اما بخش اولیه کار در این مرحله شناسایی مزاحم است.
این نامه‌ها نیز برای بخش حقوقی شرکت مخابرات ارسال می‌شود. در این بخش ردیابی مربوط به خط و گوشی تلفن عادی و همراه قابل انجام است و حتی مخابرات می‌تواند گوشی تلفن همراهی که از آن تماس گرفته شده است را ردیابی و این مساله را مشخص کند که آخرین بار، چه زمانی و چگونه از آن استفاده شده و چه سیمکارتی در آن فعال بوده است؟ و از کدام منطقه جغرافیایی مزاحمت تلفنی ایجاد شده است.

پس از شکایت چه فرآیندی طی می شود؟

پس از طی مراحل و مشخص شدن نام و آدرس شخص مزاحم احضاریه ای ارسال می شود و دادگاه از مالک شماره ای که باعث ایجاد مزاحمت تلفنی شده است می خواهد در جلسه دادگاه حاضر شود و  تحقیقات انجام می شود. در صورتی که برای بار اول و دوم شخص خاطی در دادگاه حاضر نشود. قاضی در صورتی که مدارک کامل و شواهد بر علیه وی است . حکم جلب شخص را صادر می کند.

از آنجایی که کیفر مرتکب جرم مزاحمت تلفنی علاوه بر اجرای مقررات خاص شرکت مخابرات در صورت شکایت شاکی حبس از یک تا ۶ ماه خواهد بود (ماده ۶۴۱ قانون مجازات اسلامی)، به نظر می‌رسد در صورت گذشت شاکی تعقیب کیفری و اجرای مجازات متوقف نخواهد شد؛ به این دلیل که این جرم از جرایم عمومی است و قانون مجازات اسلامی این جرم را در شمار جرایم قابل گذشت احصا نکرده است.
در مرحله بازپرسی و باز برسی ، اگر فرد مزاحم این مساله را بپذیرد، پرونده با صدور کیفرخواست برای صدور رای به دادگاه فرستاده می‌شود. البته ممکن است مزاحم در طول مراحل بازجویی عنوان کند که استعلام را قبول ندارد.
در این مرحله تا زمان اقرار، بازجویی ادامه می‌یابد و در صورتی که دلایل کافی وجود داشته باشد، با اخذ قرار مناسب، پرونده مراحل بعدی خود را طی می‌کند.
یکی از شیوه‌های اثبات مزاحمت تلفنی، استناد به صدای ضبط ‌شده است. صدای ضبط‌ شده در رسیدگی به یک پرونده جزو مدارک امارات  محسوب می‌شود و گاهی دادیاران، بازپرس‌ها یا قضات این مساله را نمی‌پذیرند. چون ممکن است با توجه به پیشرفت تکنولوژی، صدای ضبط شده، ساختگی باشد.

نتیجه گیری

 برای اینکه مجرمینی که با ایجاد مزاحمت های تلفنی برای کلیه افراد حقوقی و حقیقی به سزای اعمال خود برسند در ابتدا شخص شاکی باید شکوایه ای را همراه با مدارکی که ایجاد مزاحمت تلفنی را ثابت می کند به نزدیک ترین دادسرای محل زندگی خود مراجعه کرده و سپس قاضی طبق مدارک و شواهد دستورات بعدی برای رسیدگی به پرونده را صادر میکند.  و در مراحل بعدی بخش حقوقی شرکت مخابرات می تواند شماره و نام مالک را در اختیار دادگاه قرار دهد و به ادرس شخص خاطی احضاریه ای ارسال می شود در صورت مراجعه نکردن برای بار اول و دوم قاضی در صورتی که مدارک کافی برای اثبات جرم مزاحمت تلفنی در اختیارداشته باشد حکم جلب صادر میکند.

جرم مزاحمت تلفنی از جرایم عمومی است و حتی در صورت رضایت شاکی طبق قوانین ایجاد مزاحمت تلفنی شرکت مخابرات با وی برخورد قانونی می شود.

درصورتیکه نیاز به مشاوره با وکیل حقوقی مجرب و بهترین وکیل تهران دارید میتوانید بصور تلفنی مشاوره (رایگان) دریافت نمایید و یا با رزرو نوبت از وکیل موردنظر ، مورد حقوقی خود را حضورا مطرح نمایید

همه چیز درباره ی قرارداد اجاره

همه ما به خوبی با واژه اجاره کاملا آشنا هستیم ، در واقع اجاره قراردادی است که بین صاحب ملک و مستاجر بسته می شود و در ازای آن حق اجاره ای از مستاجر گرفته می شود . اما شاید اطلاعات کاملی درخصوص حقوق مربوط به موجر و مستاجر ، سرقفلی و شرایط فسخ قرارداد نداشته باشیم . در این مقاله ضمن تعریف واژه “اجاره ” و آشنایی با حق و حقوق موجر و مستاجر، شرایط و چگونگی فسخ قرارداد را بیان نموده ایم.

اجاره چیست؟

اجاره قراردادی است که موجر یعنی صاحب ملک( زمین ، خانه یا مغازه ) ، زمین خود را به فرد دیگری که مستاجر نام دارد در ازای مبلغ معینی تحت عنوان اجاره بها برای مدت مشخصی واگذار میکند .

اجاره عقدی است که برابر آن اجاره کننده مالک منافع عین مال موضوع اجاره می شود . این اجاره می تواند نسبت به ماشین ، ملک ، اشیا و یا حیوان باشد .

حقوق مستاجر و صاحب ملک
اجاره چیست؟

در این نوع از مالکیت، اصل (عین) مال متعلق به دیگری است و مالک عین به فرد اجازه میدهد تا منافع مال به ملکیت وی درآید

حقوق موجر یا اجاره دهنده

اولین حق موجر دریافت اجاره بها در زمان مشخص شده و طبق قرار داد با مستاجر است .

 به این صورت که موجر می تواند در پایان مدت قرارداد درخواست تخلیه ی ملک خود را از مستاجر بکند ولی مکان هایی که قبل از سال 1376 اجاره داده شده است برابر قانون روابط موجر و مستاجر مصوب سال 1356 اتمام مدت اجاره که در قرارداد ذکر شده، حق و اجازه ی فسخ قرارداد را به موجر و صاحبخانه نمی دهد .

موجر در هنگام نیاز و ضرورت برای تعمیرات ملک خود حق ورود و مراجعه به ملک خود را دارد . البته اگر خود مستاجر خسارتی را به ملک وارد کرده باشد ، خود مستاجر وظیفه ی جبران خسارت را به عهده دارد .

برای مثال اگر با نبستن شیر آب باعث ترکیدگی لوله ی آب شود باید در پایان اجاره ابتدا تعمیرات مورد نیاز را انجام دهد .

حقوق مستاجر

در اجاره ی مغازه و محل کسب ، موجر(صاحبخانه ) با گرفتن سرقفلی ، مغازه اش را اجاره می دهد و در زمان تخلیه ی مستاجر حق پس گرفتن سرقفلی از موجر را دارد و مبلغ اجاره بهای ان به نرخ روز محاسبه و به او پرداخت می شود.

در قرارداد اجاره ، نیاز است که موجر از شغل مستاجر اطلاع داشته باشد و او باید به شغلی که در قرارداد اجاره تعیین شده اشتغال یابد و اگر بدون اجازه ی موجر تغییر شغل داد ، موجر حق فسخ قرارداد را خواهد داشت و می تواند در خواست تخلیه ی ملک را از ایشان داشته باشد .

در خانه های امروزی که تبدیل به آپارتمان هایی با متراژ کوچکتر شده اند استفاده از پارکینگ و انباری مشترک یکی دیگر از حقوق مستاجر است مگر اینکه در قرارداد به استفاده نکردن از آن ها اشاره کرده و طرفین نسبت به اجرایی شدن آن توافق داشته باشند .

در صورتی که در قرارداد اجاره ، مبلغی به عنوان پیش پرداخت در نظر گرفته شده است در پایان مدت قرارداد موجر باید مبلغ را به مستاجر پس بدهد و یا در صورت وجود خسارت در ملک موجر می تواند از آن مبلغ برای جبران خسارت های وارد شده از طرف مستاجر به ملک خرج شود یا در صورت نیاز به تعمیرات اساسی که مستاجر در ایجاد آن نقشی نداشته ، این تعمیرات برعهده ی موجر است . همچنین تخلیه ی ملک پس از پایان مدت قید شده در قرارداد و تعمیرات جزئی و غیر لازم همچون رنگ آمیزی و … به عهده ی مستاجر است و صاحب خانه لازم نیست که حتما این تغییرات را ایجاد کند .

حقوق مستاجر
حقوق مستاجر

ولی اگر ملک نیاز به تعمیرات اساسی همچون تعمیر آسانسور ، موتور خانه و … داشته باشد ، انجام این تعمیرات بر عهده ی صاحب ملک است و بر مستاجر واجب است که از ورود صاحب ملک جلوگیری نکند .

 مستاجر در صورت اجاره ی ملک برای شغل خاصی بدون اطلاع و توافق صاحب ملک نمی تواند تغییر شغل دهد و در صورت تغییر شغل موجر می تواند حتی بدون عدم موافقت مستاجر و یکطرفه قراراداد را فسخ کند .

سرقفلی چیست؟

سرقفلی آن مبلغی است که موجر هنگام اجاره دادن مغازه خود از مستاجر دریافت میکند و در ازای آن مغازه را به او اجاره می دهد . بنابراین سرقفلی فقط در مغازه و املاک تجاری مفهوم دارد و در املاکی که کاربری آن مسکونی است بی معنی است

سرقفلی با توجه به نرخ بازار و با توافق موجر و مستاجر تعیین می شود به این صورت که هرچه که مقدار سرقفلی بالاتر باشد مقدار کرایه کمتر است .

ایجاد سرقفلی اختیاری نیست ونیاز است که طرفین بر سر بودن یا نبودن آن به یک نظر واحد برسند و اگر موجر و یا مستاجر بر نبود سرقفلی توافق کنند ، مستاجر باید فقط اجاره بهای ماهانه را به صاحب خانه پرداخت کند ؛ در این صورت در زمان پایان قرارداد مستاجر نمیتواند حق سر قفلی را از صاحب ملک تجاری بخواهد و هنگام تخلیه ی ملک تجاری در موعد مقرر قید شده در قراراداد ، مستاجر هیچ گونه هزینه ی اضافی دیگری را پرداخت نمیکند.

اگر مالک با موافقت مستاجر ملک را به همراه سرقفلی به او اجاره دهد در پایان زمان اجاره، صاحب ملک تجاری باید مبلغ سرقفلی را به نرخ روز حساب کند و به او پرداخت کند مگر اینکه در مورد مبلغ سرقفلی موجر و مستاجر با هم به توافق نرسند که در اینصورت نظر کارشناس رسمی دادگستری ملاک خواهد بود.

در قرارداد های اجاره پس از سال 1376 مستاجر می تواند ملک را به دیگری انتقال دهد ، ولی اگر در ضمن قرارداد، انتقال ( اجاره دادن مغازه ) مورد موافقت هر دو طرف قرار نگیرد در این صورت مستاجر حق انتقال مغازه به دیگری را ندارد .

در صورتی که مستاجر جدید حق اجاره دادن مغازه را داشته باشد ، می تواند مبلغی را هم به عنوان سرقفلی از مستاجر جدید بگیرد و در زمان پایان قرارداد همان میزان مبلغ را متناسب با نرخ روز به مستاجر دومی پرداخت کند . یعنی در قبال اجاره دادن مغازه از مستاجر جدید مبلغی درست به همان میزانی که به عنوان سرقفلی، خودش به مالک داده یا مبلغی کمتر یا بیشتر از آن را از مستاجر دوم بگیرد که در این صورت مستاجر دوم زمان تخلیه میتواند سرقفلی را از مالک مطالبه کند .

اجاره
سرقفلی چیست؟

در قراداد های قبل از سال 1376 که مشمول قانون قبل یعنی سال 1356 است مستاجر حق انتقال ملک را ندارد و اگر مستاجر ملک را برعلیه مستاجر دوم انتقال دهد در این صورت صاحب اصلی ملک ، می تواند قرارداد اجاره را فسخ کند و مستاجر وظیفه دارد که نصف سرقفلی را پرداخت کند .

نحوه ی تضمین تخلیه پس از پایان مدت قرارداد

در صورتی که مدت زمان قرارداد به پایان رسیده باشد و مستاجر عمدا ملک را تخلیه نکند ، صاحب ملک می تواند با مراجعه به دستگاه قضایی دستور تخلیه را از محضر دادگاه بگیرد .

برای تخلیه ،صاحب ملک باید مبلغ پیش پرداخت را به مستاجر پس بدهد. این در صورتی است که در زمان عقد قرارداد مستاجر چک یا سفته ای را برای ضمانت به موجر می دهد تا اگر در زمان سررسید قرارداد مستاجر ملک را تخلیه نکرد صاحب خانه بتواند با اجرا گذاشتن آن سفته و یا چک حکم تخلیه ی ملکش را بگیرد

فسخ قرارداد اجاره از سوی مستاجر

مستاجر در صورت تمایل به برهم زدن قرارداد باید یک ماه قبل از بر هم زدن اجاره به موجر اعلام کند که قصد تخلیه ی ملک را دارد و با تسویه حساب متقابل هر دوطرف ، قرارداد به پایان میرسد و صاحب خانه با تحویل پول پیش پرداخت یا چک یا سفته ای که در ابتدا از مستاجر گرفته ملک خود را پس میگیرد . اگر خانه یا مغازه از ابتدا معیوب یا ناقص باشد و یا آنچه که موجر می گوید و آنگونه که از ملک خود تعریف می کند نباشد و مستاجر پس از آن متوجه ایرادات ملک شود در این صورت حق دارد پس از مراجعه به دستگاه قضایی و مطرح کردن شکایت خود، اجاره را به هم بزند .

فسخ قرارداد از سوی موجر

اگر مستاجر ملک اجاره را به طور ناصحیح نگهداری کند یعنی مراقب سلامت ظاهری و زیربنایی ملک نباشد به طوری که باعث خرابی و ایجاد ضرر و زیان شود در این حالت ، صاحب ملک می تواند از دادگاه منع مستاجر را بخواهد و اگر این امر به تشخیص قاضی دادگاه ممکن نبود موجر می تواند اجاره را بر هم بزند و سلامت ملک خود را تضمین کند.

فسخ اجاره از سوی صاحب ملک
فسخ قرارداد از سوی موجر

اگر مستاجر ملک اجاره ای را محل انجام اعمال غیر قانونی و نامناسب با عرف و شرع کند برای مثال در ملک اجاره ای مواد مخدر درست کند و یا محل جمع آوری و اختفای سلاح و یا اشیاء قاچاق و سلاح باشد ، دراین مورد موجر میتواند با بیان دلیل و مدرک از دادگاه فسخ قرارداد را بخواهد .

نتیجه گیری:

بطورکلی قرارداد اجاره یکی از پرکاربردترین قراردادهایی است که افراد با آن سر و کار دارند.  اجاره در واقع قراردادی است که به موجب آن مستاجر در قبال ملکی که از طرف صاحب ملک به وی واگذار میشود مبلغی تحت عنوان اجاره بها پرداخت می کند. در این میان مستاجر و موجر هر کدام از حق و حقوقی برخودار می باشند  که خوب است طرفین قرارداد از حق و حقوقی برخوردار می باشد. اگر بنا به شرایطی مستاجر یا موجر تمایل به فسخ قرارداد داشته باشند می توانند با در نظر گرفتن قوانین مدنی اقدام به فسخ قرارداد کنند که پیش تر در این مقاله بطور مشروح به شرایط فسخ و برهم زدن قرارداد اجاره اشاره شده است.

درصورتیکه نیاز به مشاوره با وکیل حقوقی مجرب و بهترین وکیل تهران دارید ، میتوانید بصورت تلفنی مشاوره (رایگان) دریافت نمایید و یا با رزرو نوبت از وکیل مورد نظر، مورد حقوقی خود را حضورا مطرح نمایید .