طلاق و انواع آن در قانون مدنی

طلاق از نظر لغوی به معنی رها شدن می‌باشد و در اصطلاح عبارت از پایان دادن زناشویی به وسیله زن و شوهر طلاق را اغلب راه‌حل رایج و قانونی عدم سازش زن و شوهر ، فروریختن ساختار زندگی خانوادگی ، قطع پیوند زناشویی و اختلال ارتباط والدین با فرزندان تعریف کرده‌اند . در حقیقت همانگونه که پیوند بین افراد طبق آیین و قراردادهای رسمی و اجتماعی برقرار می‌شود
چنانچه طرفین نتوانند به دلایل گوناگون شخصیتی ، محیطی و اجتماعی و … بایکدیگر زندگی کنند به ناچار طبق مقررات و ضوابطی از هم جدا می‌شوند .

از این نظر خانواده همچون عمارتی است که زن و شوهر ستون‌های آن را تشکیل می‌دهند و فروریختن هرستون استحکام و استواری عمارت را دچار تزلزل و گسستگی می‌کند . طلاق با این دید ، یکی از غامض‌ترین پدیده‌های اجتماعی ، ارکان خانواده را در هم ریخته وبیشتر اثرات مخرب خود را بر روی فرزندان برجای می‌گذارد . گسستن و فروپاشیدن و نابودی کانون گرم و آرام‌بخش زندگی از پیامدهای طلاق است که اثرات جبران ناپذیری بر اعضاء خانواده می‌گذارد

جدایی از لحاظ لغوی یعنی؟

طلاق اسم مصدر به معنای رهایی، آزاد کردن. ترک کردن، واگذاشتن ، رهایی و خالی شدن از پیوند و عهد و پیمان و برداشتن محدودیت است، خواه این محدودیت، محدودیت طبیعی باشد یا به قید ثانوی و یا به واسطه عهد و پیمان باشد؛ اما در اصطلاح لغوی به برداشته شدن و جدا کردن زن  از محدودیتی است که به وسیله عقد و عهد و پیمان بین زوجین برقرار شده است.

با توجه به تعریف های لغوی، این نکته به ذهن می رسد که جدایی جسمی زن از  مرد و عمل نکردن همسران به وظایف خود باعث جدایی و طلاق می شود؛ اما در واقع دین مبین اسلام افزون بر مهر تایید زدن به تعریف بالا، قید دیگری را به آن می افزاید؛ که بدون آن از نظر دین اسلام طلاقی صورت نگرفته است.

طلاق در اصطلاح شرعی عبارت است از: ازالة قید النکاح به صیغة مخصوصة؛ طلاق از بین بردن پیوند ازدواج با صیغه مخصوصی است که از طرف شوهر صورت می گیرد. آوردن قید «صیغه مخصوص» در این تعریف برای این است که تعریف فسخ نکاح از تعریف طلاق خارج شود؛ زیرا در مواردی که عقد نکاح به علت تدلیس یا عیب، فسخ می شود دیگر نیازی به صیغه مخصوص نیست. گاهی در تعریف طلاق، قید «بغیر عوض» را نیز افزوده اند تا بدین وسیله خلع و مبارات را از طلاق مطلق جدا کنند. به هر حال طلاق؛ یعنی انحلال عقد نکاح دائمی با صیغه مخصوص و رعایت تشریفات ویژه

گاهی در تعریف طلاق، قید «بغیر عوض» را نیز افزوده اند تا بدین وسیله خلع و مبارات را از طلاق مطلق جدا کنند. به هر حال طلاق؛ یعنی انحلال عقد نکاح دائمی با صیغه مخصوص و رعایت تشریفات ویژه

طلاق از منظر دین مبین اسلام

ازآنجا که هدف دین مبین اسلام ایجاد پیوند میان افراد انسانی و تشکیل کانون‌های خانوادگی است طلاق را که مخالف فطرت و طبیعت انسان و برخلاف قانون پیوند زن و مرد است را مورد نکوهش قرار داده و شایسته سرزنش می‌شماردو آن‌را امری مغبوض خداوند معرفی‌کرده‌است .  

از طرفی باید گفت که اسلام مایل نمی‌باشد آرامش و آزادی انسان‌ها از بین رفته و در سختی و عذاب به سربرند و هیچ وجوانی هم بر این مسأله رضایت نمی‌دهد . از این رو برخلاف مسیحیت که طلاق را ممنوع و تنها مقررات و شرایطی برای محدود ساختن آن وضع نموده تا میزان آن را به حداقل ممکن کاهش دهد ، طلاق در اسلام ناشی از حاجت است نه اینکه به عنوان هدف باشد زیرا همانگونه که گفته شد امر طلاق همواره مورد بغض و کینه‌ی الهی می‌باشد.

طلاق در دین اسلام
طلاق در اسلام ناشی از حاجت است نه اینکه به عنوان هدف باشد

امیرمؤمنان علی (ع) می‌فرماید : ازدواج کنید ولی طلاق ندهید زیرا عرش الهی از طلاق به لرزه در می‌آید .    
از نظر اسلام طلاق آخرین راه مداوای ناسازگاری زن و شوهری می‌باشد . اسلام معتقد است اگر راهی برای جدایی زن و شوهر (زوجین) نباشد زندگی ایشان دشوار و عذاب‌آور خواهد بود و ممکن است نتایج ویران کننده‌ای مثل انتقال ، خودکشی ، فساد و قتل داشته باشد . امروزه مردم باغم و تشویش کمتری در مقایسه با گذشته به ازدواج روی می‌آورند چرا که طلاق برای آنان د رحکم بیمه‌ای تلقی می‌شود و می‌توان از آن به عنوان بیمه ازدواج نام برد . چرا که اگر ازدواج با موفقیت نباشد همسران یکدیگر را رها خواهند کرد.

تفاوت طلاق با مفاهیم نزدیک به آن

باید طلاق را از مفاهیم نزدیک به آن جدا کرد تا سر درگمی پیش نیاید:
طلاق و فسخ: این دو واژه گرچه از نظر معنا به هم نزدیک اند، اما تفاوت هایی میان آن دو وجود دارد که عبارتند از: فسخ، قطع قرارداد زوجیت است بدون آن که با تشریفات ویژه طلاق همراه باشد؛ در فسخ، زن از مهر محروم خواهد بود؛ در فسخ، روابط زوجیت به طور کامل قطع می شود، حال آن که در برخی از اقسام طلاق امکان بازگشت به زندگی زناشویی بدون ازدواج دوباره وجود دارد

طلاق و اظهار فقد: در بسیاری از جوامع ازدواج زمانی رسمیت می یابد که فرزند یا فرزندانی متولد شده باشند. لذا در صورتیکه زمان معینی از ازدواج بگذرد و فرزندی به دنیا نیاورند، ازدواج آنان از سوی فرد و جامعه نادیده گرفته و هر یک از آنها حق دارند بدون فسخ قرارداد زوجیت، با فرد دیگری ازدواج کنند که بدان طلاق ارتجالی می گویند و این شیوه از نظر اسلام نامشروع است.

جدایی و طلاق: در مواردی زن و مرد بدون طلاق، خانه را ترک می کنند و در خانه ی والدین یا بستگان مستقر می شوند. این گونه جدایی طلاق نیست. 
برای این که زوجین، به گونه ای شرعی از هم جدا شوند، باید شرایط آن را رعایت کرده و بنا بر آن از هم جدا شوند و به همین خاطر در کتا بهای فقهی شرایطی برای مرد و زن و نیز شرایطی برای خود طلاق گفته شده است که با توجه به آن ها حکم طلاق صادر می گردد. طلاق باید مطابق با مقرارات شریعت باشد، صیغه طلاق به عربی خوانده شود و دو مرد عادل شاهد باشند. شرایطی که مرد باید هنگام طلاق داشته باشد عبارتند از: بلوغ، عقل و اختیار و شرایطی که برای زن گفته شده است پاک بودن از حیض و نفاس است

انواع طلاق

طبق ماده ۱۱۴۳ قانون مدنی، طلاق بر دو قسم بائن و رجعی تقسیم می‌شود. منظور از طلاق رجعی و بائن چیست و زن و شوهر پس از طلاق، چه وضعی پیدا می‌کنند؟ ابتدا بهتر است طلاق رجعی توضیح داده شود تا در مقایسه با آن طلاق بائن هم بهتر فهمیده شود. بعد از این که بین زن و شوهر طلاق واقع می‌شود، زن باید اصطلاحا عده نگه دارد.

جدایی
طبق ماده ۱۱۴۳ قانون مدنی، طلاق بر دو قسم بائن و رجعی تقسیم می‌شود

منظور از عده نگه داشتن این است که زن پس از طلاق در یک مدت مشخص نمی‌تواند با مرد دیگری ازدواج کند؛ این مدت در مورد زنانی که عادت ماهانه می‌بینند سه مرتبه عادت ماهانه و در مورد زنانی که عادت ماهانه نمی‌بینند سه ماه و در مورد زن حامله تا زمان وضع حمل است و در طول این مدت، زن نمی‌تواند با دیگری ازدواج کند و باید منتظر بماند تا این مدت بگذرد .

طلاق رجعی


در طلاق رجعی، کلمه «رجعی» از رجوع به معنای بازگشت می‌آید و به این معناست که پس از طلاق تا پایان مدت عده برای شوهر حق رجوع و بازگشت به وضعیت زوجیت وجود دارد.
یعنی شوهر می‌تواند پس از طلاق در ایام عده به قصد رجوع با نوشتن چیزی یا انجام کاری مثل خریدن هدیه برای همسرش، بگوید از طلاق منصرف شده است و می‌خواهد با همسرش همچنان زندگی کند.


برای رجوع، جاری کردن صیغه خاص و رعایت شرایطی لازم نیست و همچنین لزومی ندارد به دادگاه یا جای دیگری مراجعه کند؛ البته اگر طلاق آنان ثبت شده باشد، ثبت رجوع الزامی است. در واقع می‌توان گفت: در طلاق رجعی، قانون در ایام عده به زن و شوهر مهلت داده تا تصمیم نهایی خودشان را درباره جدایی یا ادامه زندگی با هم بگیرند؛ بنابراین در این طلاق، شوهر می‌تواند در طول مدت عده به همسر خود برگردد و از طلاق و جدایی منصرف شود.
در طول زمان عده طلاق رجعی نفقه زن به عهده شوهرش است و اگر زن یا شوهر در این مدت بمیرد، دیگری از او ارث می‌برد.

رجعی
رجعی به این معناست که پس از طلاق تا پایان مدت عده برای شوهر حق رجوع و بازگشت به وضعیت زوجیت وجود دارد.

با این توضیحات، ماده ۱۱۴۸ قانون مدنی واضح می‌شود. بر اساس این ماده، در طلاق رجعی برای شوهر در مدت عده حق رجوع است؛ بنابراین در طلاق رجعی، شوهر می‌تواند از طلاق منصرف شود و در صورت انصراف که همان رجوع نام دارد، رابطه ازدواج قبلی همان‌طور که بوده ادامه پیدا می‌کند و نیازی نیست دوباره، با هم ازدواج کنند.

طلاق بائن

طلاق بائن دقیقا در نقطه مقابل طلاق رجعی قرار دارد؛ یعنی برعکس طلاق رجعی، بعد از طلاق، هر‌چند زن باید عده نگه دارد، اما در مدت عده، زن و شوهر نمی‌توانند از جدایی پشیمان شوند.
در واقع با طلاق، بین زن و شوهر جدایی کامل اتفاق می‌افتد و به همین دلیل در مدت عده اگر از طلاق منصرف شوند باید با جاری کردن صیغه عقد ازدواج مجددا ازدواج کنند. نفقه زن در مدت عده هم برخلاف طلاق رجعی، به عهده مرد نیست و اگر زن یا شوهر
در مدت عده بمیرد، دیگری از او ارث نمی‌برد.

طلاق بائن دقیقا در نقطه مقابل طلاق رجعی قرار دارد؛ یعنی برعکس طلاق رجعی، بعد از طلاق، هر‌چند زن باید عده نگه دارد، اما در مدت عده، زن و شوهر نمی‌توانند از جدایی پشیمان شوند.
در واقع با طلاق، بین زن و شوهر جدایی کامل اتفاق می‌افتد و به همین دلیل در مدت عده اگر از طلاق منصرف شوند باید با جاری کردن صیغه عقد ازدواج مجددا ازدواج کنند. نفقه زن در مدت عده هم برخلاف طلاق رجعی، به عهده مرد نیست و اگر زن یا شوهر


در مدت عده بمیرد، دیگری از او ارث نمی‌برد.


به این ترتیب تفاوت طلاق رجعی و بائن در این است که شوهر در طلاق رجعی می‌تواند در مدت عده از طلاق منصرف شود، اما در طلاق بائن، زن و شوهر دیگر بعد از طلاق کاملا
از هم جدا شده‌اند و در صورت انصراف از جدایی، باید مجددا عقد کنند.
به همین دلیل قانون مدنی در ماده ۱۱۴۴ می‌گوید که در طلاق بائن برای شوهر حق رجوع نیست.

انواع طلاق بائن

طلاق بائن، خود چند نوع دارد که ماده ۱۱۴۵ آن‌ها را معرفی کرده است. بر اساس این ماده، در موارد ذیل، طلاق بائن است: طلاقی که قبل از نزدیکی واقع شود؛ طلاق یائسه،طلاق خلع و مبارات مادامیکه زن رجوع به عوض نکرده باشد و نیز سومین طلاق که بعد از سه وصلت متوالی به عمل آید اعم از این که وصلت در نتیجه رجوع باشد یا در نتیجه نکاح جدید.
حال هر یک از این موارد را توضیح می‌دهیم:

طلاق
طلاق بائن، خود چند نوع دارد که ماده ۱۱۴۵ آن‌ها را معرفی کرده است.

طلاقی که قبل از نزدیکی ایجاد شود

وقتی هنوز بین زن و شوهر نزدیکی جنسی صورت نگرفته باشد و با این حال، شوهر، زن خود را طلاق بدهد طلاق بائن است.در واقع اگر قبل از نزدیکی، طلاق صورت بگیرد، دیگر نیازی نیست زن عده نگه دارد؛ بنابراین مهلتی برای انصراف از طلاق وجود ندارد و به محض اینکه طلاق صورت می‌گیرد، زن و مرد کاملا از هم جدا می‌شوند و اگر دوباره تصمیم بگیرند با هم زندگی کنند، لازم است مجددا ازدواج کنند.

طلاق یائسه

اگر مردی همسر یائسه خود را طلاق بدهد، لازم نیست زن یائسه عده نگه دارد و بنابراین مهلتی هم برای انصراف از طلاق وجود ندارد و برای ادامه زندگی مشترک، باید دوباره با هم ازدواج کنند. طلاق خلع و مبارات مادام که زن به عوض رجوع نکرده باشد.
قبل از هر چیز لازم است ببینیم منظور از خلع و مبارات چیست؟

طلاق خلع

طلاق خلع همان طلاق با این جمله معروف است که در آن «زن مهرش را حلال و جانش را آزاد می‌کند» یعنی زن برای اینکه از زندگی با شوهرش نا‌راضی است و نمی‌خواهد دیگر با او زندگی کند، به شوهرش مالی را می‌دهد یا از گرفتن مهریه صرف‌نظر می‌کند تا شوهر راضی شود که او را طلاق دهد.مالی هم که زن به شوهر می‌دهد تا رضایت شوهر به طلاق دادن وی را به‌ دست آورد، ممکن است کمتر، مساوی یا حتی بیشتر از مهریه‌اش باشد.

اگر این نوع طلاق بین زن و شوهر اتفاق بیفتد، در مدت عده، شوهر نمی‌تواند رجوع کند و از طلاقی که داده است، منصرف شود، چون زن برای طلاق، به او مالی داده است.
مگر این که زن از دادن مال در مدت عده پشیمان شود و بخواهد مالی را که داده است، پس بگیرد یا از نگرفتن مهریه‌اش پشیمان شود. در این صورت، با برگشتن مال یا مهریه به زن، شوهر هم حق رجوع پیدا می‌کند و می‌تواند از طلاق دادن همسرش منصرف شود.


طلاق مبارات

در طلاق مبارات، زن و شوهر هر دو از هم بیزارند نه این که فقط زن نا‌راضی باشد و هر دو نمی‌خواهند دیگر با هم زیر یک سقف زندگی کنند.در این طلاق، زن مالی به شوهر می‌دهد تا او به طلاق راضی شود، ولی مالی که می‌دهد نباید بیشتر از مهریه باشد و باید کمتر از مهریه یا مساوی با مهریه‌اش باشد. در این طلاق هم، در مدت عده، شوهر نمی‌تواند رجوع کند و از طلاقی که داده است، منصرف شود، چون زن برای طلاق، به او مالی داده است مگر این که زن بخواهد مالی را که داده است را پس بگیرد.

طلاق
در طلاق مبارات، زن و شوهر هر دو از هم بیزارند نه این که فقط زن نا‌راضی باشد

در این صورت با پس گرفتن مال، شوهر هم می‌تواند از طلاق دادن همسرش منصرف شود و اصطلاحا رجوع کند؛ بنابراین تفاوت طلاق خلع و مبارات این است که در خلع، نارضایتی فقط از جانب زن است، ولی در مبارات نارضایتی هم از جانب زن و هم از جانب شوهر است.

همچنین در خلع مالی که زن می‌دهد می‌تواند کمتر، بیشتر یا مساوی با مهریه‌اش باشد، اما در مبارات، مالی که زن می‌دهد نباید بیشتر از مهریه‌اش باشد. در خلع و مبارات به مالی که زن به شوهر می‌دهد فدیه یا عوض می‌گویند. همان‌طور که گفته شد در خلع و مبارات قانون به زن اجازه داده در مدت عده، پشیمان شود و بخواهد مالش را پس بگیرد.


تا زمانی که او مالش را پس نگیرد، طلاق بائن است و شوهر نمی‌تواند از طلاق دادن منصرف شود و رجوع کند.
اما اگر زن مالش را پس بگیرد، طلاق رجعی است و شوهر می‌تواند در مدت عده از دادن طلاق، منصرف شود و رجوع کند و دوباره با زن به زندگی خود ادامه دهد.

سومین طلاق بعد از سه وصلت متوالی

مورد دیگر طلاق بائن، سومین طلاق است که بعد از سه وصلت متوالی به عمل آید اعم از این که وصلت در نتیجه رجوع یا در نتیجه نکاح جدید باشد.

اگر شوهر زن خود را سه بار طلاق بدهد و دوباره با او ازدواج کند یا این که سه بار او را طلاق بدهد و در مدت عده، از طلاق منصرف شود و رجوع کند، در بار سوم دیگر طلاق او رجعی نیست و نمی‌تواند در مدت عده از دادن طلاق پشیمان شود بلکه طلاق او بائن است و بین زن و شوهر جدایی کامل ایجاد می‌شود.

همچنین دیگر مرد نمی‌تواند با او ازدواج مجدد کند، مگر این که زن با مرد دیگری ازدواج کند و بعد شوهر او بمیرد یا او را طلاق بدهد و سپس می‌تواند با همسر سابقش ازدواج کند .


دفترچه‌های ازدواج که در دفاتر ازدواج ثبت می‌شوند دارای بند‌هایی هستند که در صورت امضاء از سوی شوهر، زن این اختیار را خواهد داشت که پس از حصول این شرایط راسا در دادگاه‌های خانواده حاضر شده و تقاضای طلاق نماید .

در بند «الف» این عقد نامه‌ها آمده است: ضمن عقد نکاح خارج لازم زوج شرط کرد هرگاه طلاق بنا به درخواست زوجه نباشد و طبق تشخیص دادگاه تقاضای طلاق ناشی از تخلف زن از وظایف همسری یا سوء اخلاق و رفتار وی نبود، زوج موظف است تا نصف دارایی موجود خود را که در ایام زناشویی با او به دست آورده است طبق نظر دادگاه بلاعوض به زوجه منتقل کند.

در بند «ب» آن نیز ضمن عقد نکاح خارج لازم زوج به زوجه وکالت بلاعزل با حق توکیل غیر می‌دهد که زن در صورت تحقق شرایطی، از ناحیه مرد وکیل است خودش شخصاً یا با انتخاب فرد دیگری به عنوان وکیل به دادگاه مراجعه کند و پس از اثبات ادعا، درخواست طلاق کند.

نتیجه گیری

طلاق نتیجه یک ازدواج ناموفق در جوامع می باشد. این امر حلال که از منظر بزرگان اسلامی ما بسیار نکوهیده شده است اما میبینیم که در نهایت زوجین بنا به دلایل مختلفی جدایی را بهترین تصمیم خود می دانند. اینکه تبعات و پیامدهای این امر چه میباشد در این مقوله نمیگنجد .

بطور کلی طلاق به دو قسم رجعی و بائن تقسیم می شود. در طلاق رجعی ، پس از اجرای امر طلاق تا پایان مدت عده زن، برای شوهر امکان رجوع و بازگشت به وضعیت زوجیت وجود دارد.

اما در طلاق بائن که شامل : طلاقی که قبل از نزدیکی واقع شود؛ طلاق یائسه،  طلاق خلع و مبارات می شود، زن و شوهر دیگر بعد از طلاق کاملا از هم جدا شده‌اند و در صورت انصراف از جدایی، باید مجددا عقد کنند.

درصورتیکه تمایل دارید با یک وکیل خانواده مجرب و بهترین وکیل تهران در این زمینه مشورت نمایید می توانید با موسسه حقوقی صدرا که متشکل از بهترین وکلا در زمینه حقوقی، خانواده ، کیفری و … می باشد ، تماس گرفته و یا بصورت آنلاین جلسه حضوری خود را رزرو نموده .

وکیل اهدای جنین

اهدای جنین با توجه به  افزایش قابل توجه ناباوری باعث شده تا زوج های متقاضی شرایط و نحوه اهدای آن را مورد بررسی قرار دهند تا در صورت واجد شرایط بودن آن اقدام به دریافت جنین اهدایی نمایند. شرایط و نحوه اهدای جنین به این صورت است که ابتدا زوج های داوطلب که به صورت قانونی و شرعی ازدواج کرده اند . کاملا رایگان و داوطلبانه می توانند یک یا چند جنین را به مراکز تخصصی درمان ناباروری اهدا کنند. این زوجین باید  حداکثر دارای شرایط زیر باشند.سلامت متعارف جسمی روانی و ضریب هوشی مناسب عدم اعتیاد به هرگونه مواد اعتیادآور و روانگردان عدم ابتلا به بیماریهای صعب العلاج مانند ایدز، هپاتیت و…زوجیت آنها باید به صورت شرعی و قانونی  باشد. در این مقاله به بررسی شرایط اهدای جنین و نقش وکیل اهدای جنین می پردازیم.

شرایط اهدای جنین

مراکز درمان ناباروی می توانند نطفه حاصل از لقاح خارج از رحمی زوج های قانونی و شرعی را که از مرحله باروری تا حداکثر پنج روز خواهد بود، به صورت تازه یا منجمد در بانک مخصوص جنین نگه دارند تا در آینده بعد از صدور حکم قطعی مراجع قضایی، آن را به زوجین نابارور که دارای شرایط هستند اهدا شود . یادآور می شویم  که لقاح اسپرم و سلول تخم خانم و آقای نامحرم با یکدیگر ممنوع بوده و حتما نطفه جنین باید حاصل از سلولهای زوجهایی که به صورت  شرعی و قانونی محارم هم هستند گرفته شود . اهدای جنین موضوعی است  که با ازدیاد آمار ناباروری و دستیابی  به دانش های نوین جهت درمان تبدیل به یکی از  پرچالش ترین موضوعات جامعه امروزی شده است.  این روش درمانی، تنها روشی است که صریحاً مورد تجویز قانونگذار ایران قرار گرفته است.

اهدای جنین در قانون

به گفته وکیل اهدای جنین اهدای جنین ، روشی است  که در آن، از سلول های جنسی زن و مرد اهدا کننده  (که زوج شرعی و قانونی هستند در محیط آزمایشگاهی جنینی تشکیل می شود که با استفاده از تکنولوزی پزشکی، به رحم بانوانی که  متقاضی فرزند هستند منتقل شده.اهدای جنین فقط در صورت داشتن یکی از دو شرط زیر قابل انجام است.

اولا، در مواردی که ناباروری از طرف مرد است و مردان عقیم و توانایی تولید اسپرم ندارند، در حالی که تخمک همسر سالم است و زن از نظر پزشکی مشکلی برای طی کردن دوران بارداری ندارد. دوما، در مواردی که در اصل باروری زوجین متقاضی اختلالی وجود ندارد، بلکه احتمال انتقال بیماری های ژنتیکی از زن و شوهر به نسل بعد، بارداری طبیعی را با خطر مواجه می کند .

در نتیجه، بیماری های ژنتیکی نظیر هموفیلی و یا ناهنجاری های مادرزادی، با اهدای جنین قابل پیشگیری است ودر عین حال  زوجین دارای فرزند هم می شوند ، بی آن که مخاطرات ناشی از احتمال بیماری جنین را به جان بخرند.

تهیه جنین اهدایی

۱- جنین هایی که ناشی از زوج های ناباروری هستند که از طریق تلقیح آزمایشگاهی صاحب فرزند شده اند و تعداد جنین های تشکیل شده در فرایند درمان، بیشتر از تعداد جنین های انتقال یافته به رحم زن بوده و تمایل و نیازی به استفاده از جنین های مازاد منجمد خود ندارند.

۲- جنین هایی که ناشی از اهدای تخمک و اسپرم یک زوج دیگر است که انها مشکل نازایی ندارند و تنها با اهداف نوع دوستانه اقدام به اهدای چنین می کنند.

به گفته وکیل اهدای جنین،  اهدای جنین به زن و مرد نابارور ، تنها روشی است که با صراحت مورد تجویز قانون گذار جمهور اسلامی  ایران قرار گرفته و به موجب قانون دریافت جنین اهدا شده در تاریخ 1382/04/29 مشروعیت یافته است. ماده ۲ این قانون شرایط و چگونگی اهدای آن به زوجین نابارور را در تاریخ ذکر شده مشروط به تقاضای همزمان زوج و زوجه ی نابارور از طریق تسلیم دادخواست به دادگاه خانواده دانسته است.

شرایط لازم

به گفته وکیل اهدای جنین زوجین با در دست داشتن  گواهی معتبر پزشکی، امکان بچه دارشدن نداشته باشند و زوجه باید استعداد دریافت جنین را داشته باشد زوجین دارای صلاحیت اخلاقی باشند

هیچ یک از زوجین محجور نباشد هیچ یک از زوجین مبتلا به بیماریهای صعب العلاج نباشند هیچ یک از زوجین معتاد به مواد مخدر نباشند زوجین بایستی تابعیت جمهوری اسلامی ایران را داشته باشند

به گفته وکیل اهدای جنین زوجینی که براساس گواهی معتبر پزشکی قانونی یا پزشکان متخصص، توانایی بچه دار شدن نداشته باشند، اما زوجه به لحاظ جسمی توانایی پرورش و رشد جنین را در رحم خود داشته باشد، میتوانند از دادگاه تقاضای دریافت جنین را مطرح کنند. براساس قانون تقاضای دریافت جنین اهدایی باید مشترکا از طرف زن و شوهر نابارور طبق ماده ۲ قانون  مصوب  1382 به دادگاه ارائه شود.  و بررسی صلاحیت زوجین متقاضی بر اساس ماده ۴ این قانون در محاکم خانواده، خارج از نوبت و بدون رعایت تشریفات آیین دادرسی مدنی صورت خواهد گرفت. زوجین برای ارائه درخواست خود را به دادگاه باید دارای شرایط زیر باشند:

  • دارای تابعیت ایرانی
  • صلاحیت اخلاقی
  • ●        هیچکدام نباید محجور باشند(مجنون یا سفیه)
  • زوجین نباید مبتلا به بیماریهای صعب العلاج و همچنین معتاد به مواد مخدر باشند.
جنین
شرایط اهدای جنین

وکیل اهدای جنین

وکیل اهدای جنین یک وکیل متخصص حقوقی است که با تجربه ی کاری در زمینه هدایت پرونده های اهدای جنین می تواند در سریع ترین زمان ممکن چنین پرونده هایی را به سرانجام مطلوب برساند.

به گفته وکیل اهدای جنین در ابتدا باید تقاضای دریافت جنین به دادگاه خانواده محل سکونت یا محل اقامت زوجین تقدیم شود؛ اما باید این نکته را در نظر گرفت که برای چنین درخواستی حتما باید دادخواست رسمی به دادگاه داده شود یا صرف درخواست کافی است، دیوان عالی کشور تعیین تکلیف کرده و در رای وحدت رویه شماره ۷۵۵  از مقررات قانون نحوه اهدا جنین به زوجین آورده است. راجع به صلاحیت تقاضای زوجین نابارور برای دریافت جنین اهدایی بخصوص در ماده ۴ این قانون چنین استفاده میگردد که درخواست برای زوجین برای دریافت جنین از امور ترافعی نیست و مقررات قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی درخصوص رسیدگی به دعاوی منصرف از آن است. بر این اساس، تقاضای زوجین بدون تقدیم دادخواست در دادگاه محل اقامت یا سکونت آنان قابل رسیدگی است.

نحوه ارائه درخواست به دادگاه

بنابراین، تقاضای زوجین برای دریافت جنین میتواند روی یک برگه سفید معمولی نوشته و زن و شوهر ان را امضا کنند ؛ البته برای اینکه شرایط زوجین برای دریافت جنین اهدایی از طریق دادگاه محرز شود لازم است کپی برابر اصل شناسنامه ها و عقدنامه ، مدارک پزشکی لازم در خصوص ناباروری زوجین و همچنین گواهی عدم بیماری و عدم اعتیاد به همراه درخواست زوجین گردآوری شده و تقدیم دادگاه شود. پس از آن دادگاه هم پس از بررسی مدارک ارائه شده، ممکن است زوجین را برای آزمایشات بیشتر یا بررسی تخصصی تر موضوع پزشکی پرونده را به پزشکی قانونی ارجاع دهد. در هر حال، اگر دادگاه، زوجین را دارای صلاحیت تشخیص دهد طی دستوری آنها را به یکی از مراکز درمانی ناباروری، برای دریافت جنین اهدایی معرفی میکند تا دیگر مراحل کار انجام شود.

جنین
شرایط لازم برای دریافت جنین

موسسه صدرا با حضور بهترین وکلا و وکیل اهدای جنین آماده ارائه خدمات توسط بهترین وکیل تهران به شما سروران گرامی می باشد.

مقررات دیگر اهدای جنین

 به گفته وکیل اهدای جنین بر اساس آیین نامه اجرایی قانون نحوه اهدای جنین به زوجین نابارور مصوب سال ۱۳۸۳ مراکز مجاز تخصصی درمان ناباروری در ابتدا باید جنین های اهدایی از سوی اهداکنندگان مسلمان و غیرمسلمان را جداگانه تفکیک کنند و با رعایت تناسب دینی و مذهبی زوجهای متقاضی با جنین اهدایی در زمان انتقال نگهداری کنند ؛ بنابراین باید جنین حاصل از زوج مسلمان به یک زوج مسلمان اهدا شود و در صورت امکان، مذهب زوجین اهداکننده با مذهب زوجین متقاضی هم یکسان باشد.

علاوه بر اینها، دریافت، نگهداری و انتقال جنین های اهدایی در شرایط کاملا محرمانه بوده و زوجین اهداکننده و زوجین متقاضی نباید از هویت یکدیگر مطلع شوند. براساس تبصره ماده ۶ آیین نامه اطلاعات مربوط به جنین های اهدایی، جزو اطلاعات به کلی سری طبقه بندی میشوند بنابراین هرگونه انتشار یا نقض این اطلاعات، مجازات سنگینی خواهد داشت.

جنین
اهدای جنین چیست؟

نتیجه گیری وکیل اهدای جنین

به گفته وکیل اهدای جنین طبق قانون مصوب سال ۱۳۸۲ زوجینی که براساس استناد های پزشکی توانایی فرزند دار شدن به صورت طبیعی را ندارند. و یا حتی زوجینی که از لحاظ روحی و جسمی در شرایط قابل قبولی قرار دارند  می توانند با اهدای جنین به صورت رایگان و نوع دوستانه به خانواده هایی که امکان فرزنددار شدن طبیعی را ندارند  کمک کنند.  شرایط  مشترک اهدا جنین توسط زوج های بارور و دریافت آن توسط زوجین نابارور بصورت زیر است.

سلامت متعارف جسمی روانی و ضریب هوشی مناسب عدم اعتیاد به هر گونه مواد اعتیادآور و روانگردان عدم ابتلا به بیماریهای صعب العلاج مانند ایدز، هپاتیت و…زوجیت آنها باید به صورت شرعی و قانونی  باشد

 اهدای جنین و دریافت آن در ایران کاملا بصورت قانونی و طبق دستور مراجع قضایی و با ارائه درخواست حتی بصورت دست نویس و فقط با امضا زوجین امکان پذیر است .

به همراه درخواست ارائه مدارک پزشکی منوط بر عدم بارداری و یا در صورت بارداری احتمال انتقال بیماری های ژنتیکی از به فرزند لازم و ضروری است.

این دادخواست در دادگاه خانواده  خارج از نوبت و در سریع ترین زمان ممکن انجام می شود. از دیگر شرایط دریافت جین می توان به موارد زیر اشاره کرد:

دارای تابعیت ایرانی صلاحیت اخلاقی هیچ یک هم نباید محجور (مجنون یا سفیه)زوجین نباید مبتلا به بیماریهای صعب العلاج و همچنین معتاد به مواد مخدر باشند.

بر اساس آیین نامه اجرایی قانون نحوه اهدای جنین به زوجین نابارور مصوب سال ۱۳۸۳ مراکز مجاز تخصصی درمان ناباروری باید جنین حاصل از لقاح همسران مسلمان و غیر مسلمان را در صورت امکان با تفکیک مذهب آنها نگهداری کنند. در ضمن اطلاعات اهدا کننده جنین  و دریافت کننده آن کاملا بصورت سری طبقه می شود و افشای آن مجازات قانونی سنگینی را در پی خواهد  داشت. در این خصوص می توانید با وکیل اهدای جنین موسسه حقوقی صدرا در تماس باشید.

وکیل نفقه فرزند

نفقه اقارب برخلاف چیزی که در اذهان عمومی جا افتاده است،صرفا متعلق به زن نمی باشد بلکه این نوع نفقه متعلق به تمام خویشاوند نزدیک که میتوان به فرزند، والدین و اقوام نزدیک اشاره نمود، می باشد.در قانون مدنی مستقیما به نفقه اقارب اشاره نشده اما آنچه در ماده ۱۲۰۴ آمده است بیان می کند که :  “عبارت است از مسکن و البسه و غذا و اثاث البیت به قدر حاجت با در نظر گرفتن درجه استطاعت منفق” از این ماده مذکور درمی یابیم که میزان و کیفیت نفقه به استطاعت مالی شخص انفاق کننده بستگی دارد. اما اینکه میزان نفقه اقارب چقدر تعیین می شود ؟ به چه کسانی تعلق می گیرد؟ خصوصیات نفقه اقارب چیست ؟ و چه تفاوتی با نفقه زوجه دارد ؟ نقش وکیل نفقه فرزند چیست؟  پرسش هایی است که در این مقاله توسط وکیل خانواده مجرب و بهترین وکیل تهران به این موارد پاسخ داده شده است . موسسه صدرا با حضور بهترین وکلا آماده ارائه خدمات توسط بهترین وکیل تهران به شما سروران گرامی می باشد.

نفقه اقارب در قانون

معنی نفقه در فرهنگ لغت یعنی” آنچه صرف هزینه همسر و اولاد کنند” و در قانون مدنی نیز مفهومی مشابه به معنای لغتی خود دارد که به “تامین نیازهای شناخته شده معیشت همسر و فرزندان ” اشاره دارد. نفقه در حقوق اسلامی به “نفقه زوجه ”  و “نفقه اقارب”  تقسیم می گردد.

به گفته وکیل نفقه فرزند، نفقه اقارب با توجه به ماده ی ۱۲۰۴ قانون مدنی مقرر می دارد: عبارت است از مسکن و البسه و غذا و اثاث البیت به قدر حاجت با در نظر گرفتن درجه استطاعت منفق . منظور از اقارب همان اقارب نسبی است زیرا بین خویشان سببی و رضاعی تکلیف به انفاق وجود ندارد.آنچه در ماده ۱۲۰۴ قانون مدنی در مورد نفقه اقارب مطرح شده منحصر نیست و نفقه در واقع چیزی است که بر اساس متعارف بودن مورد نیاز شخص است. پس اگر خدمتکار هم عرفا مورد نیاز شخص باشد جزو نفقه به شمار می آید.

میزان نفقه اقارب

در پرداخت نفقه مقدار معینی شرط نیست بلکه پرداخت مقدار کفایت واجب است .

یعنی مقداری که احتیاج واجب النفقه(فردی که نفقه را دریافت میکند) را رفع کند علاوه بر وضع مالی نفقه دهنده، شئون و وضعیت واجب النفقه نیز باید رعایت شود.

در خصوص اینکه آیا نفقه زوجه شخص واجب النفقه نیز جزو نفقه اوست یا خیر اختلاف نظر وجود دارد؛ به نظر میرسد کسی که بر او واجب است نفقه پرداخت کند مکلف باشد نفقه زنی را که شخص واجب النفقه دارد و عرفا مورد نیاز اوست به عنوان بخشی از موارد مورد نیاز او بپردازد.

نفقه اقارب
نفقه اقارب چیست؟

به گفته وکیل نفقه فرزند مطابق ماده ۱۱۹۶ قانون مدنی در روابط بین اقارب، فقط اقارب نسبی در خط عمودی اعم از صعودی یا نزولی ملزم به پرداخت نفقه به یکدیگرند.

اقارب نسبی در خط عمودی یا خط مستقیم، خویشانی را گویند که بعضی از بعض دیگر به دنیا آمده اند اعم از اینکه واسطه ای در قرابت آنها وجود داشته باشد (مانند جد و نوه) یا قرابت بدون واسطه باشد(مانند پدر و فرزند).

بنابراین تکلیف به انفاق فقط در خط مستقیم، یعنی بین اجداد و آباء و اولاد وجود دارد و خویشان خط اطراف مانند برادر و خواهر و عمو و خاله… ملزم به انفاق یکدیگر نیستند.

نفقه اقارب
نفقه اولاد بر عهده چه کسانی است؟

خصوصیات نفقه اقارب

به گفته وکیل نفقه فرزند نفقه اقارب ناظر بر آینده است؛ اقارب فقط نسبت به آینده می توانند مطالبه نفقه نمایند زیرا نفقه اقارب برای رفع احتیاج است و هرگاه احتیاج به نحوی رفع شده باشد دیگر تکلیفی برای منفق نخواهد بود.کسی مستحق نفقه است که فقیر باشد؛ کسی که مستحق نفقه است اولا ندار باشد ثانیا نتواند به وسیله اشتغال به شغلی، وسایل معیشت خود را فراهم کند.کسی ملزم به انفاق است که متمکن باشد؛ مطابق ماده ۱۱۹۸ ق.م کسی ملزم به انفاق است که متمکن از دادن نفقه باشد یعنی بتواند نفقه بدهد بدون اینکه از این حیث در وضع معیشت خود دچار مضیقه گردد.برای تشخیص تمکن باید کلیه تعهدات و وضع زندگانی شخصی او در جامعه در نظر گرفته شود.اقارب یک تکلیف متقابل است؛ خویشانی که ملزم به انفاق یکدیگر هستند در صورت فقر یکی و تمکن دیگری، این تکلیف را متقابلا دارا هستند. قانون جدید حمایت از خانواده مقرر داشته است که دادگاه به درخواست اشخاص واجب النفقه میزان و ترتیب پرداخت نفقه را تعیین میکند و برای وصول نفقه ای که به طور مستمر باید پرداخت شود یک بار تقاضای مرور اجرائیه کافی است (ماده ۴۷ و تبصره ی آن)

نفقه فرزند

نفقه اولاد بر عهده چه کسانی است؟پدر جد پدری: البته اگر پدر زنده نباشد یا توانایی انفاق کردن نداشته باشد،  نفقه فرزندان بر عهده پدرِ پدر خواهد بود. پدرِ پدر و هم جد پدر زنده و قادر به پرداخت نفقه باشند نفقه بر عهده پدرِ پدر)جد پدری اولاد( استمادر: در صورت نبودن پدر و جد پدری یا عدم توانایی آنها، نفقه بر عهده مادر است.جد و جده مادری و جده پدری: اگر فقط یک از این ها هم زنده باشد، نفقه بر عهده او خواهد بود. اما اگر هر سه نفر یا دو نفر آنها زنده و یا قادر به انفاق باشند نفقه را باید به نسبت مساوی تأدیه کنند.نفقه پدر و مادر با رعایت میزان نزدیکی بر عهده اولاد و اولاد اولاد است (ماده ۱۲۰۰ ق.م)بنابراین نفقه پدر و مادر فقیر در درجه اول بر عهده فرزندان است . به گفته وکیل نفقه فرزند اگر پدر و مادر فقط یک فرزند داشته باشند همه نفقه بر عهده آنهاست و اگر چند فرزند داشته باشند به صورت مساوی مخارج زندگی پدر و مادر خود را بپردازند و از این لحاظ دختر با پسر هیچ تفاوتی ندارد اگر پدر و مادر فرزند بلافصل نداشته باشند نفقه آنها بر عهده اولاد اولاد خواهد بود که باید به صورت مساوی بپردازند.هرگاه یک نفر هم در خط عمودی صعودی و هم در خط عمودی نزولی اقارب داشته باشد که از حیث الزام به انفاق درجه مساوی هستند نفقه او را باید اقارب مزبور به صورت متساوی پرداخت کنند.بنابراین اگر مستحق نفقه، پدر و مادر و اولاد بلافصل داشته باشد نفقه او را باید پدر و اولاد او متساویا تأدیه کنند بدون اینکه مادر سهمی بدهد و همچنین اگر مستحق نفقه، مادر و اولاد بلافصل داشته باشد نفقه او را باید مادر و اولاد متساویا بدهند (ماده ۱۲۰۱ ق.م)اگر شخصی چند نفر واجب النفقه داشته باشد و توانایی پشتیبانی مالی برای انفاق به همه آنان را داشته باشد باید به همه ی آنها نفقه بدهد.

قواعد لازم برای انفاق دهنده ای که استطاعت مالی ندارد نفقه خود به نفقه دیگران مقدم است: اگر شخصی فقط نفقه خود را داشته باشد و توانایی دادن نفقه به دیگران را نداشته باشد نفقه خود او مقدم است.نفقه زوجه به نفقه اقارب مقدم است. در صورت بودن زوجه و یک یا چند نفر واجب النفقه دیگر، زوجه مقدم بر سایرین خواهد بود(ماده ۱۲۰۳ ق.م)اقارب نزولی به اقارب خط صعودی از لحاظ نفقه مقدمند؛ مطابق ماده (۱۲۰۲ ق.م) اگر اقارب واجب النفقه متعدد باشند و منفق نتواند نفقه همه آنها را بدهد اقارب در خط عمودی نزولی، مقدم بر اقارب در خط عمودی صعودی خواهند بود.هرگاه واجب النفقه با قرض گرفتن از دیگران احتیاجات خود را رفع کرده باشد، انفاق دهنده در صورتی مجبور به تأدیه دین خواهد بود که قرض گرفتن با اجازه او یا اجازه دادگاه صورت گرفته باشد.

ضمانت اجرای کیفری

هرکس درصورت داشتن استطاعت مالی، نفقه زن خود را در صورت تمکین او ندهد یا از پرداخت نفقه سایر اشخاص واجب النفقه (اقارب نسبی خاص) خودداری کند به حبس تعزیری درجه ۶ محکوم میشود تعقیب کیفری به شرط شکایت شاکی خصوصی است و در صورت گذشت وی از شکایت در هر زمان تعقیب جزایی یا اجرای مجازات موقوف میشود. تبصره امتناع از پرداخت نفقه زوج های که به موجب قانون، مجازات به عدم تمکین است و نیز نفقه فرزندان ناشی از تلقیح مصنوعی یا کودکان تحت سرپرستی مشمول مقررات این ماده است .

بنابراین از لحاظ مجازات کیفری تفاوتی بین نفقه زوجه و اقارب وجود ندارد این جرم جز با شکایت شاکی خصوصی قابل تعقیب و بررسی نیست و در صورت گذشت شاکی خصوصی، تعقیب جزایی یا اجرای مجازات موقوف میشود.

همچنان که مرد باید نفقه همسر را بپردازد، یعنی زوجیت برای شوهر تکلیفی برای نفه دادن ایجاد می نماید، نزدیکان نسبی هم حق نفقه دارند به شرطی که فردی که باید نفقه بپردازد، استطاعت مالی داشته باشد.

تفاوت نفقه زوجه با نفقه اقارب

به گفته وکیل نفقه فرزند در همه موارد زوجه مقدم است، برخی از این تفاوت ها عبارتند از :

اگر مرد درآمد کافی نداشته باشد که هم به همسر نفقه دهد و هم به اولاد یا پدر و مادر در این صورت زن مقدم است.نفقه ایام گذشته زوجه قابل مطالبه است ولی نفقه ایام گذشته اقارب قابل مطالبه نیست .اگر شوهر ورشکسته شود نفقه زوجه جزء دیون ممتاز است ولی نفقه اقارب این امتیاز را ندارد .در مسئله زوجیت تکلیف به نفقه یک طرفه است در حالیکه در قرابت تکلیف به نفقه جابجا شونده است. به عنوان مثال اگر زن تمکن مالی داشته باشد وهمسرش نیاز مالی، باز هم وظیفه دارد نفقه زوجه را بپردازد و زوجه هیچ مسئولیتی در قبال شوهرش برای پرداخت نفقه ندارد .در نفقه اقارب باید تعهدات نفقه دهنده را هم در نظر گرفت و صرف دارا بودن کافی نیست. یعنی باید خالص درآمد را در نظر گرفت در حالیکه در نفقه زوجه این گونه نیست .نفقه زوجه نیازمندی های زن در همه موارد است؛ خوراک پوشاک، مسکن دارو خادم، ولی نفقه اقارب فقط برای گذران زندگی و در حد توان میباشد. منظور از همه نیازها، نیازهای متعارف است.

وکیل نفقه فرزند

وکیل نفقه فرزند در درجه نخست یک وکیل خانواده متخصص است. وکیل نفقه فرزند با سال ها تجربه در زمینه هدایت پرونده های مطالبه نفقه می تواند اقدامی سریع و به جا در جهت احقاق حقوق موکل خویش نماید. اگر چه در دعاوی خانوادگی اجباری به حضور وکیل نفقه فرزند نیست و شخص می تواند راسا اقدام کند اما پیچیدگی های دادرسی و تشریفات خاص آن سبب می شود که در غالب موارد اشخاص علی رغم ذی حق بودن با شکست مواجه شوند. لذا توصیه ی ما این است که برای طرح دعوای مطالبه نفقه فرزند با یک وکیل نفقه فرزند متخصص مشورت کنید.

نتیجه گیری وکیل نفقه فرزند

به گفته وکیل نفقه فرزند براساس آنچه که در قانون مدنی و در ماده ۱۲۰۴ در خصوص نفقه آمده است بیان می کند که :  “عبارت است از مسکن و البسه و غذا و اثاث البیت به قدر حاجت با در نظر گرفتن درجه استطاعت منفق”، از این عبارت می توان دریافت که استطاعت مالی شخص انفاق کننده در کیفیت نفقه تاثیر دارد.

درصورتیکه نیاز به مشاوره با وکیل خانواده مجرب و بهترین وکیل تهران دارید ، میتوانید بصورت تلفنی مشاوره (رایگان) دریافت نمایید و یا با رزرو نوبت از وکیل مورد نظر، مورد حقوقی خود را حضورا مطرح نمایید .

وکیل خانواده

امروزه بسیاری از خانواده ها برای کارهای قانونی خود اقدام به استخدام یک وکیل می کنند که به آن وکیل خانواده می گویند .

در واقع وکیل خانواده وکیلی است که به صورت مستمر و با گذشت سالیان در دادگاه خانواده رفت و آمد داشته و دعاوی مختلف خانوادگی را پشت سر گذاشته ، بر مسائل و امور خاص مرتبط با خانواده واقف بوده و امکان مشاوره تخصصی در امور خانواده را داشته باشد.

اما  آیا میدانید وکالت در دعاوی خانوادگی شامل چه مواردی بوده ؟ و نقش وکیل در دعاوی خانوادگی  چیست؟

برای پاسخ به این سوالات تا انتهای مقاله با ما همراه باشید.

وکیل خانواده کیست؟

وکیل خانواده وکیلی است که عمدتاً توانایی پذیرفتن وکالت در تمام امور حقوقی به معنای عام خود را داراست لذا هر وکیلی می تواند دعاوی خانوادگی را بپذیرد ولی امکان دارد تخصص لازم را در این زمینه نداشته باشد .

وکلا خانواده که به صورت تخصصی کار می کنند.احتمالاً بر رویه های عملی حاکم بر امور خانواده آشنایی و تسلط بیشتری دارد .

وکیل خانواده
وکیل خانواده کیست؟

موضوعات مرتبط با دعاوی خانواده

دادگاه خانواده برای رسیدگی به امور و دعاوی خانوادگی ایجاد شده است ، اما اینکه دعاوی خانواده شامل چه موضوعاتی می شود ؟ و اینکه دادگاه خانواده چه مواردی را مورد بررسی قرار میدهد ؟پرسش هایی است که در ادامه به آن پاسخ خواهیم داد.

بر طبق ماده ۴ قانون حمایت خانواده مصوب ۱۳۹۱ رسیدگی به امور زیر در صلاحیت دادگاه خانواده است:

  • نکاح دائم، موقت و اذن در نکاح
  • نامزدي و خسارات ناشي از برهم ‌ زدن آن
  • شروط ضمن عقد نکاح
  • اجازه ازدواج مجدد زوج
  • استرداد جهیزیه و دعاوی مرتبط با آن
  • مهریه
  • نفقه زوجه و اجرت ‌ المثل ايام زوجيت
  • تمکین و نشوز
  • طلاق، رجوع، فسخ و انفساخ نکاح، بذل مدت و انقضاي آن
  • حضانت و ملاقات طفل
  • نسب
  • رشد، حجر و رفع آن
  • ولايت قهری، قيمومت، امور مربوط به ناظر و امين اموال محجوران و وصايت در امور مربوط به آنان
  • نفقه اقارب
  • امور راجع به غايب مفقود ‌ الاثر
  • سرپرستی کودکان بی سرپرست
  • اهداي جنين
  • تغيير جنسيت

نقش وکیل در دعاوی خانوادگی

وکیل خانواده دارای تجارب و اندوخته های بسیار زیادی در این زمینه بوده و اساسا به تمامی مسائل حقوقی راجع به خانواده، و از جمله ، مهریه، نفقه، تعهدات زوجین نسبت به فرزندان، ریاست امور خانواده، طلاق ، خواستگاری، ازدواج، انواع ازدواج، تعهدات مالی و غیر مالی زوجین نسبت به یکدیگر و انواع آن، رجوع از طلاق، عده، وغیره … میپردازد.

البته یک نکته در خصوص وکیل خانواده و وظایف وی ضروری است و آن اینکه وکیل خانواده، نه تنها در دعاوی راجع به خانواده، بلکه در مشورت دادن و در مقام یک مشاور نیز می تواند به افراد کمک کند .

وکیل خانواده حتی در زمان انعقاد عقد ازدواج نیز می تواند به وکالت از موکل خویش، امور محول شده را انجام دهد.

امروزه به دلیل پیچیده بودن دعاوی خانوادگی و تصویب قانون جدید حمایت از خانواده مصوب سال ۱۳۹۱ در تمامی دعاوی مذکور حضور وکیل خانوادگی مجرب و کار کشته و آگاه از قوانین و مقررات جدید و متخصص ضروری است.

وکیل خانواده
نقش وکیل خانواده در دعاوی خانوادگی

وکالت در نکاح

نکاح از ریشه (نکح) گرفته شده و به معنای عقد زناشویی بستن می باشد. نکاح از جمله موارد مربوط به امور خانواده می باشد و هر مشکلی که در این امر صورت گیرد ، پیگیری آن باید توسط وکیل خانواده انجام گیرد.

چیزی که در نکاح و در بین عوام جاافتاده است اینست که نکاح بوسیله خود طرفین اعلام شود .اما ، چیزی که قانون می گوید فراتر از این مورد است.

در نکاح لازم نیست که اراده، به وسیله خود طرفین اعلام شود بلکه ممکن است اظهار اراده از طریق نماینده ای صورت گیرد . قانونگذاران ایران برای تسهیل ازدواج، وکالت را در این باب پذیرفته و صریحا  مقرر داشته اند که : ((هر یک از مرد و زن می تواند برای عقد نکاح وکالت به غیر دهد ))

بعبارتی به موجب ماده 1071 قانون مدنی زوج می تواند به زوجه وکالت دهد که وی وکالتا از جانب او عقد نکاح را قبول نماید، همچنین زوجه می تواند به زوج وکالت دهد که وی وکالتا از جانب او عقد نکاح را قبول نماید.

 زوجه می تواند به زوج وکالت دهد که وی صیغه ایجاب را به وکالت از وی جاری سازد که در هر دو صورت، شخص وکیل خانواده می تواند  اصالتا از طرف خود و وکالتا از سوی دیگری به اجرای صیغه عقد مبادرت می کند

همچنین زوج و زوجه می توانند به افراد خارج از رابطه نکاح وکالت دهند؛ چه به صورت آنکه هر کدام جداگانه شخصی را وکیل خانواده کنند یا به این صورت که هر دو طرف به یک شخص واحد وکالت دهند .

بنابراین هر یک از نامزد ها می تواند از طرف خود کسی را وکیل خانواده کند که او را برای شخص معینی تزویج نماید .

وکیل خانواده
وکالت در نکاح

انواع طلاق:

  • اولین نوع وکیل طلاق، زمانیست که زن و شوهر بر مساله طلاق توافق داشته باشند و دیگر مایل به ادامه زندگی با هم نباشند. این نوع طلاق به طلاق توافقی معروف است که از اختیارات مرد در طلاق ناشی میشود .
  • دومین نوع وکیل طلاق زمانیست که طلاق به خواست و اراده مرد است.
  • سومین نوع وکیل طلاق، طلاق از طرف زوجه می باشد ، که این نوع طلاق تنها در صورتی است که زوجه یکی از شروط ضمن عقد را داشته باشد

وکالت در طلاق:

 طلاق و جدایی، یکی از تلخ ترین اتفاقات زندگی هر فردی باشد. هرچند این امر اتفاق ناخوشایندی است، ولی با سپردن این امر به وکیل مجرب، می توان از اضطراب ها و دشواری های آن کم کرد و زودتر به نتیجه برسند. ماده ۳۳۱۱ قانون مدنی نیز به توانایی دریافت وکیل بوسیله زن و شوهر برای امر طلاق اشاره کرده می باشد.

خانم و شوهر می بایست دقت داشته باشند که یک وکیل نمی تواند وکالت هر دو آنان را به شیوه همزمان قبول نماید و موقعی نیاز هر یک باید اقدام به دریافت وکیل خانواده جداگانه نمایند.

 بهره گیری از وکیل خانواده می تواند دست یابی موکلین را به حقوق قانونی خود تسهیل نماید. خصوصا مباحث حقوقی طلاق زیاد هست.

مهریه:

یکی از پرونده هایی که وکیل خانواده در آن نقش بسیار تعیین کننده ای دارد، گرفتن مهریه می باشد. پرداخت مهریه برعهده مرد بوده و در صورتی که زن تصمیم به گرفتن مهریه بکند، مرد موظف به پرداخت مهریه می باشد.

گرفتن مهریه یکی از رایج ترین مشکلات خانوادگی در حال حاضر بوده، که بی ارتباط با گسترش طلاق در جامعه نمی باشد. معمولا افرادی که قصد گرفتن مهریه از زوج خود را دارند، بهتر است با وکیل خانواده مشورت کرده و شرایط مختلف این امر را بسنجد . در غیر این صورت ممکن است

با مشکلاتی برای دریافت مهریه مواجهه شوند. بدین ترتیب افرادی که می خواهند با کمترین مشکلات به مهریه خود برسند، می توانند با کمک گرفتن از یک وکیل خانواده حاذق و با تجربه، این امر را محقق نمایند

نقش وکیل خانواده در اخذ مهریه

یکی از پرونده هایی که وکیل خانواده در آن نقش بسیار تعیین کننده ای دارد، گرفتن مهریه می باشد.


پرداخت مهریه برعهده مرد بوده و در صورتی که زن تصمیم به گرفتن مهریه بکند، مرد موظف به پرداخت مهریه می باشد.

گرفتن مهریه یکی از رایج ترین مشکلات خانوادگی در حال حاضر بوده، که بی ارتباط باگسترش طلاق در جامعه نمی باشد. معمولا افرادی که قصد گرفتن مهریه از زوج خود را دارند، بهتر است با  وکیل خانواده مشورت کرده و شرایط مختلف این امر را بسنجد.

در غیر این صورت ممکن است با مشکلاتی برای دریافت مهریه مواجهه شوند. بدین ترتیب افرادی که می خواهند با کمترین مشکلات به مهریه خود برسند، می توانند با کمک گرفتن از یک وکیل خانواده حاذق و با تجربه، این امر را محقق نمایند.

مهریه
نقش وکیل خانواده در اخذ مهریه

 نقش وکیل خانواده در جریان محاکمه پرونده:

جریان طلاق از دو وهله تشکیل می گردد:

  1. تصمیم به طلاق
  2. ممانعت از تضییع حقوق در جریان طلاق.

آنچه وکیل خانواده در آن نقش دارد، ممانعت از ضایع شدن حقوق هر یک از دو طرف در جریان طلاق وبعد از آن است. وکیل خانواده حق دارد برای عرضه راهنمایی های مناسب تر و دنبال کردن اثر بخش تر پروسه طلاق، از همه چند و چون زندگی مشترک و علت ها طلاق آگاهی داشته باشد. حوزه اصلی فعالیت وکیل خانواده به شرح ذیل می باشد.

  • طلاق : اطلاع از روند طلاق ، مدارک ، هزینه ، زمان و آخرین قوانین مربوط به طلاق فسخ نکاح ، طلاق –
  • توافقی ، طلاق خلع و مبارات ملاقات فرزند حضانت فرزندان
  • نفقه: میزان نفقه و حقوق مرتبط با آن
  • مهریه : در اخذ مهریه زوجه

نتیجه گیری

این روزها با توجه به شرایط جامعه کمتر خانواده‌ای است که به نوعی درگیر پرونده‌های قضایی نباشد. بدیهی است که همه‌ی افراد تسلط بر قوانین ماهوی و شکلی ندارند و مقتضای عقل است که دفاع از حقوق به وکیل خانواده متخصص سپرده شود.

وکیل خانواده درواقع کسی است که به تمامی اموری که مربوط به دعاوی خانوادگی می شود تسلط کامل داشته و حتی با ارائه مشاوره در این زمینه میتواند راهگشای مشکل باشد. لذا با انتخاب بهترین وکیل خانواده مناسب روند پیشرفت پرونده و احتمال موفقیت در پرونده بیشتر می‌باشد.

درصورتیکه در زمینه دعاوی خانوادگی نیاز به مشاوره دارید ، میتوانید بصورت (رایگان) با همکاران ما از طریق تماس تلفنی در ارتباط بوده و یا با رزرو نوبت از وکیل خانواده مورد نظر در صفحه نوبت گیری سایت  بصورت حضوری مورد حقوقی خود را مطرح نمایید.

وکلای ما ضمن نشان دادن بهترین راه به شما درصورت نیاز پرونده شما را بررسی و با هزینه ای مناسب در دستور کار قرار میدهند.

وکیل استرداد هدایای نامزدی

دوران شیرین نامزدی برای اکثر افراد یادآور خاطرات شیرین و به یادماندنی است . این دوران در واقع پس از توافق دو نفر برای “ازدواج” و شروع زندگی جدید در آینده آغاز می شود. نامزدی موجب پیدایش تعهد دلی و اخلاقی، پیوند خویشاوندی و آثار حقوقی خواهد شد.رایج است که در دوران نامزدی زوجین و خانواده های آنها زمانی را برای شناخت بیشتر از همدیگر و آشنایی با خصوصیات اخلاقی هم صرف میکنند، و در این خلال هدایایی نیز رد و بدل می شود.  اما آیا تاکنون فکر کرده اید که در صورتیکه نامزدی بهم بخورد ، تکلیف هدایای رد و بدل شده چه می شود؟ آیا میدانید پرداخت خسارات ناشی از بهم خوردن نامزدی از دید قانون مدنی چیست ؟ نقش وکیل استرداد هدایای نامزدی چیست؟

نامزدی
نامزدی از دوران خوش هر زوج محسوب می شود

پاسخ این پرسش ها را میتوانید پس از خواندن این مقاله دریافت کنید.

نامزدی در قانون

کلمه «نامزدی» همانگونه که کلمه ی نامزدی در لغت ، به معنای زدن نام است و پس از آن نام زن به عنوان زوجه بر مرد و نام مرد به عنوان شوهر بر زن نهاده میشود.

و اما نامزدی در اصطلاح؛ یک قراردادیست که بین دختر و پسر، به منظور ازدواج در آینده منعقد می شود و به دورانی از زندگی زوجین گفته میشود که پس از توافق اولیه آنها برای ازدواج در آینده، آغاز میشود.

این قرارداد باعث به وجود آمدن یک تعهد اخلاقی میشود و بلا فاصله آثار حقوقی را در پی خواهد داشت .

دوران نامزدی یک از دوران های شیرین و به یادماندنی جوانی است؛ دورانی که دختر و پسر فرصت دارند قبل از رفتن زیر یک سقف و آغاز زندگی مشترک ، سلیقه و اخلاق یکدیگر را تا حدودی بشناسند .در این مدت آشنایی میان دو خانواده نیز ، برقرار میشود و میتواند در تعامل مثبت میان آن ها و کمک به تشکیل هرچه سریعتر و بهتر خانواده جدید نقش مهمی داشته باشند  معمولاً در دوران نامزدی، هدایایی نیز رد و بدل میشود .

در این میان خانواده های دو طرف قول و قرارهایی میگذارند و طرفین خود را به این قول و قرارها، ملزم میدانند. اما گاهی به دلایل مختلف، موضوع ازدواج نامزدها منتفی میشود. مثلاً دختر و پسر پی میبرند که به لحاظ فکری، تناسبی با یکدیگر ندارند یا خانواده ها از مسائلی مطلع میشوند که اگر از اول آنها را می دانستند، جوابشان به طرف مقابل ، منفی بود

در این صورت،در اصطلاح نامزدی به هم میخورد و به تبع آن، قول و قرارهای بین طرفین نیز کأن لم یکن میشود. اینجا باید تکلیف هدایایی را که در دوران نامزدی طرفین رد و بدل کرده اند ، روشن شود .

شرایط نامزدی

به گفته وکیل استرداد هدایای نامزدی خوشبختانه در قانون، این مسائل پیش بینی شده است و اگر خدای نکرده، مسئله منتفی شدن نامزدی میان دو جوان مطرح شود، میتوان با استناد به مواد قانونی، اختلافات به وجود آمده را رفع کرد.

مطابق بند یک ماده ۴ قانون حمایت خانواده، مصوب ۱۳۹۲ ، دادگاه صالح برای رسیدگی به مسائل مربوط به نامزدی و خسارات ناشی از برهم زدن آن، دادگاه خانواده است. همچنین، باید توجه داشت شعبه ای از دادگاه خانواده که محل سکونت دختر در محدوده آن قرار میگیرد، صلاحیت رسیدگی به چنین پرونده هایی را دارد .

قانون مدنی ایران در مواد ۱۰۳۵ تا ۱۰۴۰ مقرراتی را تنظیم کرده است که به موجب این مقررات، نامزدی یک عقد جایز است و هر یک از دو طرف میتوانند آن را فسخ کرده و از ازدواج صرف نظر کنند.

ماده ۱۰۳۵ قانون مدنی میگوید: « وعده ازدواج، ایجاد عُلقه زوجیت نمیکند، اگر چه تمام یا قسمتی از مهریه که بین طرفین برای موقع ازدواج مقرر شده، پرداخته شده باشد. بنابراین، هر یک از زن و مرد، مادام که عقد نکاح جاری نشده است، میتوانند از ازدواج، امتناع کند و طرف دیگر نمیتواند به هیچ وجه، او را مجبور به ازدواج کند یا به دلیل امتناع از وصلت، مطالبه خسارتی کند .»

به گفته وکیل استرداد هدایای نامزدی ، نامزدی یا وعده ازدواج، قراردادی مربوط به انعقاد عقد نکاح در آینده است و نه خود عقد نکاح و به این دلیل که تا آخرین لحظات نیز زن و مرد در گرفتن تصمیم آزاد و مختار باشند، تعهد آن دو به ازدواج با هم ارزش عقد اصلی (عقد ازدواج)را نداشته و از نظر قانون لزومی برای آنان ایجاد نمیکند

بنابراین نه فقط اعلام نامزدی ساده از نظر قانون هیچ الزامی برای نامزدها به بار نمی آورد، بلکه تعهد صریح آنان به ازدواج هم الزام آور نیست.

بهم خوردن نامزدی

به گفته وکیل استرداد هدایای نامزدی ،نامزدی بر خلاف عقد نکاح ، قراردادی جایز است و هر یک از نامزدها میتواند آن را برهم زند و طرف دیگر نمیتواند از جهت صرف خودداری نامزد ممتنع از ازدواج، مطالبه خسارات کند؛ با این حال هر گاه یکی از نامزدها، بدون دلیلی موجه، قرارداد نامزدی را به هم بزند، باید خسارات ناشی از عملکرد بدون دلیل و مقصرانه خود را جبران کند زیرا هر چند او به موجب قانون حق برهم زدن قرارداد نامزدی را داشته است اما نباید از این حق قانونی خود سوءاستفاده کند و با تقصیر آن را به ضرر طرف دیگر بهره برداری کند.

به موجب اصل ۴۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، « هیچکس نمیتواند اعمال حق خویش را وسیله اضرار به غیر یاتجاوز به منافع عمومی قرار دهد».

به گفته وکیل استرداد هدایای نامزدی مطابق با قواعد عمومی حقوق ایران، کسی که مدعی است در اثر بر هم خوردن قرارداد نامزدی، ضرر و زیانی به او وارد شده است، باید تقصیر نامزد دیگر را اثبات کرده و بعد از اثبات تقصیر، میتواند خسارات وارده به خود را مطالبه کند.

ازدواج
نامزدی از منظر قانون

خسارات ناشی از بهم خوردن نامزدی

به گفته وکیل استرداد هدایای نامزدی بر اساس مقررات قانون مسئولیت مدنی و در صورت اثبات ورود خسارات ناشی از برهم خوردن قرارداد نامزدی، امکان مطالبه خسارات معنوی و روحی هم وجود دارد اما به طور معمول، کمتر اتفاق میافتد که در بررسی و اظهار نظر نسبت به چنین پرونده هایی، آرایی مبنی بر پرداخت مبالغی وجه نقد به عنوان جبران خسارات معنوی صادر شود.

اگر در اثر به هم خوردن نامزدی بدون علت موجه، به حیثیت و آبروی نامزد دیگر یا به عواطف و احساسات او لطمه قابل توجهی وارد شود، با توجه با ملاک اصل ۱۷۱ قانون اساسی و قانون مسئولیت مدنی مصوب سال ۱۳۳۹ ، که جبران خسارت جبران زیان های معنوی را نیز بخواهد.

وکیل استرداد هدایای نامزدی

وکیل استرداد هدایای نامزدی یک وکیل متخصص دعاوی خانوادگی است. در انتخاب وکیل استرداد هدایای نامزدی توجه به تخصص و مهارت او بسیار حائز اهمیت است.

مواد ۱۰۳۷ و ۱۰۳۸ قانون مدنی به ترتیب چنین بیان کرده است :« هریک از نامزدها میتواند در صورت به هم خوردن وصلت منظور هدایایی را که به طرف دیگر یا ابوین او برای وصلت منظور داده است، مطالبه کند. اگر عین هدایا موجود نباشد، مستحق قیمت هدایایی خواهد بود که عادتاً نگاه داشته میشود؛ مگر اینکه آن هدایا بدون تقصیر طرف دیگر تلف شده باشد»و « مفاد ماده قبل، از حیث رجوع به قیمت درموردی که وصلت منظور در اثر فوت یکی از نامزدها به هم خورد، محسوس نخواهد بود.»

نامزدی
دوران شیرین نامزدی

همانطور که اشاره کردیم، هدیه دادن در دوران نامزدی، یک رسم پذیرفته شده در عرف کشور ماست. رسمی نیکو که اگرحد و اندازه آن نگه داشته شود، میتواند در تقویت مهر و محبت میان نامزدها، مؤثر باشد. بر اساس ماده ۱۰۳۷ قانون مدنی،«هر یک از نامزدها میتواند در صورت به هم خوردن وصلت منظور، هدایایی را که به طرف دیگر یا ابوین(پدر و مادر) او، برای وصلت منظور داده است، مطالبه کند.

اگر عین هدایا موجود نباشد، مستحق قیمت هدایایی خواهد بود که عادتاً نگاه داشته میشود، مگر اینکه هدایا بدون تقصیر طرف دیگر، تلف شده باشد».این ماده قانونی، ناظر به هدایایی است که قابل نگهداری باشند.

بنابراین، قیمت هدایای مصرف شدنی، مانند گل و شیرینی، قابل مطالبه و استرداد نیست. دکتر کاتوزیان در این باره مینویسد:

« هدایای مصرف شدنی به طور قطع بخشیده میشود و تلف آن ها ضمانی به بار نمی آورد » درباره هدایایی که «عادتاً نگاه داشته میشود» نیز، اگر از بین رفتن آنها، بدون تقصیر دریافت کننده هدیه اتفاق افتاده باشد، نمیتوان قیمت و ما به ازای آن را مطالبه کرد. تشخیص از بین رفتن بدون تقصیر این قبیل هدایا، برعهده دادگاه است.

هدایا پس از بهم خوردن نامزدی

بد نیست به این مسئله نیز اشاره کنیم که در دوران نامزدی، ممکن است میان دو طرف نامه هایی نیز رد و بدل شده باشد. در صورت بر هم خوردن نامزدی آن ها، طرفین موظف اند نامه های ردو بدل شده را به یکدیگر برگردانند؛ اما در صورتی که این نامه ها از بین رفته باشد، نمیتوان بابت نابودی آن ها خسارتی مطالبه کرد.

بنابراین هر دختر و پسری باید بدانند که چنانچه قبل از عقد، از طرف نامزدها یا خانواده های آنها هدایایی به طرف دیگر داده شده باشد، در تمام موارد، این هدایا قابل مطالبه نیست؛ بلکه باید شرایطی وجود داشته باشد تا بتوانند هدیه خود را پس بگیرند که این شرایط شامل موارد ذیل میشود:

وصلت به هم خورده باشد و بنا نباشد ازدواج صورت گیرد. در این صورت هدایایی که هریک از طرفین به طرف دیگر یا خانواده داده است قابل مطالبه و استرداد خواهد بود.این هدایا به منظور و در راستای وصلت طرفین و نه به انگیزه دیگری تقدیم شده باشد.چنانچه عین هدایا موجود است عین قابل مطالبه و استرداد است اما چنانچه عین موجود نباشد، صرفاً قیمت هدایایی قابل مطالبه است که عادتاً نگاه داشته میشود. بر این اساس هدایای مصرف شدنی که با مصرف عین آن از بین میرود، از شمول این بند خارج است. هدایایی از نوع لباس و عطر از این گونه اند.قیمت هدایای نگاه داشتنی که تلف شده اند، در صورتی قابل مطالبه است که بدون تقصیر هدیه گیرنده تلف نشده باشد.به هم خوردن وصلت به دلیل فوت یکی از طرفین نباشد.

به گفته وکیل استرداد هدایای نامزدی قانون گذار برای درخواست استرداد هدایای قابل مطالبه دوران نامزدی، استثنایی نیز قائل شده است. طبق ماده ۱۰۳۸ قانون مدنی ، مفاد ماده قبل( ۱۰۳۷ ) ازحیث رجوع به قیمت، در موردی که وصلت منظور در اثر فوت یکی از نامزدها به هم بخورد، مجری نخواهد بود »،

دکتر کاتوزیان در شرح این ماده قانونی مینویسد :« اگر هدیه، مالی باشد که عادتاً نگهداری میشود(مانند  حلقه نامزدی و انگشتر) و در اثر تقصیر گیرنده هدیه تلف گردد و نامزدی با مرگ یکی از دو نامزد بر هم بخورد، قیمت هدیه قابل مطالبه نیست. خواه متوفی دهنده هدیه باشد یا گیرنده آن»

نتیجه گیری وکیل استرداد هدایای نامزدی

به گفته وکیل استرداد هدایای نامزدی بطور کلی نامزدی برخلاف عقد نکاح قراردادی است که امکان برهم زدن آن توسط زوجین موجود می باشد . اما اگر هر یک از نامزدها، بدون دلیلی موجه، قرارداد نامزدی را به هم بزند، باید خسارات ناشی از عملکرد بدون دلیل خود را جبران کند زیرا هر چند او به موجب قانون حق برهم زدن قرارداد نامزدی را داشته است اما نباید از این حق قانونی خود سوءاستفاده کند و با تقصیر از آن به ضرر طرف دیگر بهره برداری کند.

همچنین طبق ماده ۱۰۳۷ قانون مدنی ، در صورت بهم خوردن وصلت ، هدایای رد و بدل شده میتواند باز پس گرفته و ولی اگر عین هدایا موجود نباشد میتواند معادل ارزش آن هدیه بازپس داده شود ، مگر اینکه هدایا بدون تقصیر طرف دیگر، تلف شده باشد. برای آگاهی از نحوه استرداد و پس گرفتن هدایای نامزدی می توانید با وکیل استرداد هدایای نامزدی موسسه حقوقی صدرا مشورت کنید.

مشاهده کنید » وکیل تعزیرات

ولی قهری کیست و چه تفاوتی با حضانت فرزند دارد؟

حتی ممکن است تا به حال واژه ی ولایت را در حوزه ی حقوق خانواده نشنیده باشید؛ و حتی با کلمه “ولی قهری” آشنایی نداشته باشید، اماجالب است بدانید که
از نگاه  قانون مدنی ایران دو نهاد ولایت و حضانت از هم جدا هستند و هرکدام
آثار و تبعات ومختص خود را دارند.

از نگاه قانون مدنی ایران دو نهاد ولایت و حضانت از هم جدا هستند و هرکدام آثار و تبعات ومختص خود را دارند.

در این مقاله قصد داریم ضمن تعریف دو واژه حضانت و ولایت ، به بررسی انواع ولایت قهری و حدود اختیارات ولی قهری را بررسی نماییم، پس تا پایان با ما همراه باشید.

تفاوت حضانت و ولایت

در واقع حضانت ، تکلیف در نگهداری و سرپرستی کودک است اما ولی کسی است که به حکم قانون اختیار یک یا چند نفر را در قسمتی از امور داشته باشد.

ولایت قهری و انواع آن

در حقوق، ولایت قهری شامل ولایت قهری خاص و عام میشود.

ولی قهری خاص، پدر و جد پدری فرزند است و هر یک از آنها میتوانند برای اولاد تحت ولایت خود و برای زمانی که والدین آنها در قید حیات نیستند، نماینده ای بمنظور اداره ی امور کودک و نگهداری از او تعیین کنند و او را به عنوان وصی در اختیار بگیرد.

 اما در صورت زنده بودن پدر یا پدربزرگ پدری هیچکدام نمیتوانند برای فرزند وصی تعیین کنند.

پس به عبارتی دیگر، در صورت زنده بودن پدر یا جد پدری، ولایت کودک بر عهده آنها است.
هر کدام از آنها میتوانند برای بعد از فوت خود به شرط فوت شدن دیگری، وصی ای تعیین کند تا اداره ی امور طفل را برعهده بگیرد.
درنتیجه، تا زمان زنده بودن هر کدام از پدر و جد پدری، نوبت به وصی نمیرسد.

ولی قهری
ولایت قهری و انواع آن

وصی ای که از طرف ولی قهری منصوب شده است، اگر به نگهداری یا اداره کردن کارها اقدام نکند یا وظایف خود را انجام ندهد، عزل میشود (یعنی خود به خود از این سمت برکنار میشود) با رسیدن به سن 18 سال که سن قانونی است ، فرزند از شمول ولایت خارج میشود.

شرایط ولی قهری در عدم رشد عقلی فرد

رشد حالتی است که فرد درباره ی معیشت و مسائل اقتصادی تعقل و تفکر منطقی دارد.درصورتیکه فرد به جنون دچار شود ، دادگاه فردی را به عنوان قیم برای اداره ی امور مربوط به غیررشد و مجنون انتخاب میکند.که در ادامه به شرایط مختلف عدم رشد و ولایت ولی قهری اشاره نموده ایم:

  • اگر طفل رشید نشود و عقل معاش پیدا نکند یا در همان حالت عدم رشد مجنون شود و جنون او ادامه پیدا کند، ولایت قهری پدر و پدربزرگ پدری ادامه پیدا میکند.

در واقع اداره ی امور افراد تا ۱۸ سالگی (مگر آنکه زودتر رشد آنها در دادگاه اثبات شود) ، ولی قهری یا وصی منصوب از طرف آنها است .

  • هرگاه بلافاصله بعد از ۱۸ سال، فرد دچار جنون یا سفه ( یعنی عقل معاش خود را از دست بدهد) بشود ، ولایت ولی قهری یا وصی ادامه پیدا میکند.
  • زمانیکه بلافاصله بعد از ۱۸ سال، فرد به رشد برسد، ولی مدتی بعد (مثلا در۲۰ سالگی) دچار جنون شود در این صورت از طرف دادگاه قیم انتخاب  خواهد شد .

صغیر ممیز و صغیر غیر ممیز یعنی چه؟

مطابق قانون مدنی، ولی قهری در کلیه ی امور مالی مربوط به کودک ، نماینده ی قانونی اوست و تمام تصمیمات مالی او را میگیرد. در حقوق ایران، صغیر به دو گروه صغیر ممیز و غیرممیزتقسیم میشود.

صغیر ممیز فردی است که درکی از امور اطراف خود دارد. این شخص برای امور خود نیازمند اجازه ی ولی قهری است و اگر قراردادی ببندد، برای صحت آن قرارداد از لحاظ حقوقی نیازمند تأیید ولی قهری است. مگر اینکه یک قرارداد مالی به طور کلی به سود او باشد که در این حالت نیازی به اجازه ی ولی قهری نیست.

برای نمونه، اگر شخصی به صغیر مالی را ببخشد، ازآنجایی که این موضوع تماما برای صغیر منفعت است، نیازی به اجازه ی ولی قهری وجود ندارد .

صغیر غیرممیز طفلی است که درکی از امور ندارد و اعمال مالی و غیرمالی او خودبه خود باطل است. دراینجا تصمیم ولی قهری جایگزین اعمال صغیر غیرممیز میشود.

سفیه نیز تنها برای انجام امور مالی خود نیازمند تأیید و تنفیذ ولی قهری خواهد بود.

درمورد امور غیرمالی طفلی که تحت ولایت ولی قهری است، نظرات متفاوتی وجود دارد .

ولی قهری
نکاح و طلاق دو امر مهم در خصوص وضعیت ولایت قهری هستند

نکاح و طلاق دو مبحث مهمی هستند که مورد اختلاف فقها و حقوقدانان هستند. ولی با توجه به قانون مدنی، نکاح صغیر در حقوق ایران صحیح نخواهد بود .

حدود اختیارات ولی قهری

اعمال حقوقی ولی قهری بعد از رشد و خروج از ولایت قهری نیز معتبر است، اما در صورت اثبات عدم رعایت مصلحت طفل از سوی ولی قهری، طفل بعد از رسیدن به سن رشد میتواند ابطال آن امر را از دادگاه بخواهد.

برای مثال، فرض کنید که ولی قهری، در ۷ سالگی صغیر، یکی از اموال او را میفروشد.
هرگاه صغیر بعد از رسیدن به سن رشد بتواند ثابت کند که این مال به قیمت بسیار کمی فروخته و انجام این معامله به مصلحت او نبوده، دادگاه میتواند حکم ابطال معامله انجام شده را بدهد .

ولی قهری
صغیر ممیزی و صغیر غیرممیز کیست؟

هرگاه ولی قهری به دلیل عدم رعایت مصلحت طفل، موجب ضرر به او شود، دادگاه میتواند او را برکنار و شخصی را به عنوان قیم برای طفل تعیین کند.

اگر ولی قهری بیمار شود یا به علت کهولت سن نتواند به اداره ی اموال بپردازد،
میتواند شخصی را به عنوان امین تعیین کند.
در غیر این صورت، دادگاه فردی را به عنوان امین به ولی قهری اضافه میکند تا در کنار او به اداره ی امور طفل بپردازد، اما در مواردی که ولی قهری غایب یا در زندان است،
به طور موقت فرد امینی تعیین میشود تا به جای ولی قهری امور را اداره کند .

با توجه به مواد مصرح قانون مدنی، در صورت طلاق والدین، مادر صرفا میتواند نقش حضانت و نگهداری طفل را به عهده  داشته باشد و کلیه ی امور مالی کودک برعهده ی پدر یا جد پدری اوست.

 باید توجه داشت که قوانینی این چنینی ممکن است، حضانت و نگهداری طفل از جانب مادر را با مشکلات متعددی روبه رو کند ، چراکه مادر نمیتواند یک حساب بانکی برای طفل افتتاح کند و در صورت فوت پدر، جد پدری طفل باید به عنوان ولی قهری تمام امور مالی او را به عهده بگیرد.

به طور کلی سه گروه از افراد محجور محسوب میشوند:

  • صغیر: در واقع به کودکانی گفته میشود که به بلوغ و رشد نرسیده اند و هنوز قوه ی درک و تشخیص را ندارند و نمیتوانند خوب را از بد و سود را از زیان تشخیص بدهند، لذا حق انجام معامله را ندارند.
  • مجنون: مجنون یا همان دیوانه کسی است که قوای عقلانی اش مختل شده است.

جنون دارای درجات مختلفی است، اما بین این درجات مختلف تفاوتی نیست و جنون به هر درجه ای که باشد، فرد محجور محسوب میشود؛ لذا مجنون به، ولی یا قیم نیاز دارد تا به عنوان نماینده ی قانونی او اعمال حقوقی لازم را از سوی او انجام بدهد.

در صورتی که فرزند خانواده ای از دوران بچگی مجنون بوده و بعد از بلوغ نیز ادامه داشته باشد، ولایت پدر و جد پدری بر او، همچنان باقی می ماند.

ولی اگر کودکی وقتی به بلوغ رسیده، مجنون نبوده و از تحت ولایت، ولی خارج شده ( قیم ) باشد، اما بعد از آن، مجنون شده باشد دیگر پدر و جد پدری بر او ولایت ندارند بلکه در این صورت از طرف دادگاه برای او تعیین میشود که ممکن است پدر یا پدربزرگ او به عنوان قیم تعیین شوند.

  •  سفیه: منظور ازسفیه یا غیررشید شخصی است که علیرغم اینکه به بلوغ و رشد جسمانی رسیده است، توانایی اداره ی اموالش را ندارد و تصرفات او در اموالش عاقلانه نیست.

 یعنی سفیه اموال خود را در راه های غیرعقلانی مصرف میکند. وقتی رشید محسوب میشود یعنی وقتی فردی به سن بلوغ برسد بر طبق قانون خود به تنهایی میتواند این امور را اداره کند، اما در امور مالی رشد صغیری که بالغ نشده باید ثابت گردد.

آیا میدانید چه تفاوتی میان، ولی و قیم وجود دارد؟

 همانطورکه گفته شد، ولی تنها شامل پدر و جدپدری میشود که اختیارات آنها در قانون گسترده است و حتی شامل برخی امور غیرمالی میگردد؛ فرضا ازدواج دختر باکره باید با اجازه، ولی قهری او صورت بگیرد؛ بنابراین هر یک از پدر و جد پدری میتواند به تنهایی قراردادهایی برای محجور منعقد کند.

مثلاً مال او را بفروشد یا اجاره دهد یا مالی برای او خریداری کند و طرف معامله حق اعتراض و برهم زدن معامله را نخواهد داشت.

قیم هم مانند پدر و جد پدری مسئول اداره امور محجورین است. البته که مسئولیت قیم در جایی است که طفل صغیر یا مجنونی پدرش فوت کرده و یا صلاحیت ولایت را ندارد و جدپدری هم وجود نداشته و شخصی بعنوان وصی هم از سوی آندو برای اداره امور تعیین نشده باشد؛ لذا قیم از سوی دادگاه خانواده محل زندگی شخص محجور انتخاب میشود.

اختیارات قیم محدودتر از پدر و جد پدری است. از این رو برخی از معاملاتی که قیم انجام میدهد نیاز به اجازه از دادستان دارد مانند: فروش و رهن اموالی که قابل نقل و انتقال نیستند مانند زمین و ساختمان و…، انجام معامله ای که درآن محجور به قیم بدهکار میشود وگرفتن وام بدون ضرورت و احتیاج.

موارد سقوط ولی قهری

درست است که پدر و جد پدری همواره مصلحت کسانیکه تحت سرپرستی آنها هستند را رعایت میکنند، اما بعضا پیش می آید که ولی رفتارهایی برخلاف مصلحت محجور از خود نشان میدهد.

در این موارد نمیتوان اختیار اموال و سایر امور کودک را به چنین پدری سپرد؛ بنابراین راهکاری پیش بینی شده که هرگاه، ولی قهری محجور، یا به علتی ممنوع از تصرف شود، حق ولایت او ساقط شده و پس از رفع حجر یا رفع اشکال دوباره حق ولایت بازگردانده میشود.

اگر ولی قهری به علت خیانت یا نداشتن لیاقت لازم در اداره ی امور یا در اثر بیماری و ناتوانی و یا حیف و میل کردن اموال، نتواند اموال محجور را اداره کند و برخلاف وظایف خود عمل کند؛ باتوجه به ماده ۱۱۸۴ قانون مدنی به وسیله دادگاه عزل و
از تصرف در اموال طفل منع میشود و برای اداره امور مالی فرد شایسته ای به
عنوان قیم تعیین میشود .

اگر، ولی قهری به واسطه سن بالا یا بیماری و امثال آن، قادر به اداره امور کسی که بر اوولایت دارد نباشد و شخصی را برای این امر تعیین نکند،
توسط دادگاه خانواده ضم امین میشود ،یعنی دادگاه یک نفر امین را انتخاب میکند تا همراه، ولی باشد و به این ترتیب اختیارات و آزادی، ولی محدودتر میشود.

وکیل خانواده
موارد سقوط ولایت قهری

در این صورت، ولی نمیتواند به تنهایی و بدون موافقت امین معاملاتی برای محجور انجام دهد بلکه باید مشترکاً با، ولی قهری و با موافقت یکدیگر اموال او را اداره کنند.

هرزمان ولی قهری غایب یا در حبس باشد و یا به هر علتی نتواند به امور صغیر و مجنون و سفیه رسیدگی کند و کسی را هم از طرف خود معین نکرده باشد، دادگاه یک نفر امین را به صورت موقت برای اداره ی امور در نظر میگیرد و اگر ولی، وکیلی از طرف خود تعیین کرده باشد، وکیل کارها و امور صغیر را انجام میدهد.ولی طبق ماده ۱۱۹۳ قانون مدنی همین که طفل (صغیر) کبیر شد و به سن بلوغ رسید و رشید شد، از تحت ولایت خارج میشود.

اگر بعداً سفیه یا مجنون شود قیمی برای او تعیین میشود.

نتیجه گیری

بطور کلی ولی قهری خاص به پدر و یا جدپدری قیم گفته می شود و در صورتیکه هیچ یک از این دو در قید حیات نباشند و یا صلاحیت ولایت قیم را بنا به صلاحدید دادگاه نداشته و جانشینی برای خود تعیین نکرده باشند ، دادگاه می تواند ولی را انتخاب کند.

ولایت قهری تا زمانی ادامه می یابد که صغیر توان درک و تصمیم گیری در امور بزرگ زندگی رانداشته باشد و این ولایت تا ۱۸ سالگی بوده و در صورتیکه صغیر رشید شده و رشد عقلی پیدا کند ولایت و سرپرستی صلب خواهد شد.

در صورتیکه صغیر دارای رشد عقلی نبوده ، سفیه یا دچار جنون باشد ولایت ادامه می یابد. همچنین اگر صغیر پس از 18 سالگی دچار جنون شود بنابر تصمیم دادگاه ، ولی برای وی تعیین می شود.

“مشاوران حقوقی (وکیل خانوادگی ) بسیاری در زمینه دعاوی خانوادگی فعالیت دارند که شما می توانید برای رفع مشکل و درخواست خود به آنها مراجعه کنید. یکی از مجموعه های خوب حقوقی که متشکل از بهترین وکیل های تهران بوده ، موسسه حقوقی صدرا است .

شما میتوانید سوالات و مشکلات خود را با مشاوران مجرب این مجموعه درمیان گذاشته و بصورت (رایگان) خدمات مشاوره ای دریافت کنید.”