طلاق و انواع آن در قانون مدنی

طلاق توافقی

طلاق از نظر لغوی به معنی رها شدن می‌باشد و در اصطلاح عبارت از پایان دادن زناشویی به وسیله زن و شوهر طلاق را اغلب راه‌حل رایج و قانونی عدم سازش زن و شوهر ، فروریختن ساختار زندگی خانوادگی ، قطع پیوند زناشویی و اختلال ارتباط والدین با فرزندان تعریف کرده‌اند . در حقیقت همانگونه که پیوند بین افراد طبق آیین و قراردادهای رسمی و اجتماعی برقرار می‌شود
چنانچه طرفین نتوانند به دلایل گوناگون شخصیتی ، محیطی و اجتماعی و … بایکدیگر زندگی کنند به ناچار طبق مقررات و ضوابطی از هم جدا می‌شوند .

از این نظر خانواده همچون عمارتی است که زن و شوهر ستون‌های آن را تشکیل می‌دهند و فروریختن هرستون استحکام و استواری عمارت را دچار تزلزل و گسستگی می‌کند . طلاق با این دید ، یکی از غامض‌ترین پدیده‌های اجتماعی ، ارکان خانواده را در هم ریخته وبیشتر اثرات مخرب خود را بر روی فرزندان برجای می‌گذارد . گسستن و فروپاشیدن و نابودی کانون گرم و آرام‌بخش زندگی از پیامدهای طلاق است که اثرات جبران ناپذیری بر اعضاء خانواده می‌گذارد

جدایی از لحاظ لغوی یعنی؟

طلاق اسم مصدر به معنای رهایی، آزاد کردن. ترک کردن، واگذاشتن ، رهایی و خالی شدن از پیوند و عهد و پیمان و برداشتن محدودیت است، خواه این محدودیت، محدودیت طبیعی باشد یا به قید ثانوی و یا به واسطه عهد و پیمان باشد؛ اما در اصطلاح لغوی به برداشته شدن و جدا کردن زن  از محدودیتی است که به وسیله عقد و عهد و پیمان بین زوجین برقرار شده است.

با توجه به تعریف های لغوی، این نکته به ذهن می رسد که جدایی جسمی زن از  مرد و عمل نکردن همسران به وظایف خود باعث جدایی و طلاق می شود؛ اما در واقع دین مبین اسلام افزون بر مهر تایید زدن به تعریف بالا، قید دیگری را به آن می افزاید؛ که بدون آن از نظر دین اسلام طلاقی صورت نگرفته است.

طلاق در اصطلاح شرعی عبارت است از: ازالة قید النکاح به صیغة مخصوصة؛ طلاق از بین بردن پیوند ازدواج با صیغه مخصوصی است که از طرف شوهر صورت می گیرد. آوردن قید «صیغه مخصوص» در این تعریف برای این است که تعریف فسخ نکاح از تعریف طلاق خارج شود؛ زیرا در مواردی که عقد نکاح به علت تدلیس یا عیب، فسخ می شود دیگر نیازی به صیغه مخصوص نیست. گاهی در تعریف طلاق، قید «بغیر عوض» را نیز افزوده اند تا بدین وسیله خلع و مبارات را از طلاق مطلق جدا کنند. به هر حال طلاق؛ یعنی انحلال عقد نکاح دائمی با صیغه مخصوص و رعایت تشریفات ویژه

گاهی در تعریف طلاق، قید «بغیر عوض» را نیز افزوده اند تا بدین وسیله خلع و مبارات را از طلاق مطلق جدا کنند. به هر حال طلاق؛ یعنی انحلال عقد نکاح دائمی با صیغه مخصوص و رعایت تشریفات ویژه

طلاق از منظر دین مبین اسلام

ازآنجا که هدف دین مبین اسلام ایجاد پیوند میان افراد انسانی و تشکیل کانون‌های خانوادگی است طلاق را که مخالف فطرت و طبیعت انسان و برخلاف قانون پیوند زن و مرد است را مورد نکوهش قرار داده و شایسته سرزنش می‌شماردو آن‌را امری مغبوض خداوند معرفی‌کرده‌است .  

از طرفی باید گفت که اسلام مایل نمی‌باشد آرامش و آزادی انسان‌ها از بین رفته و در سختی و عذاب به سربرند و هیچ وجوانی هم بر این مسأله رضایت نمی‌دهد . از این رو برخلاف مسیحیت که طلاق را ممنوع و تنها مقررات و شرایطی برای محدود ساختن آن وضع نموده تا میزان آن را به حداقل ممکن کاهش دهد ، طلاق در اسلام ناشی از حاجت است نه اینکه به عنوان هدف باشد زیرا همانگونه که گفته شد امر طلاق همواره مورد بغض و کینه‌ی الهی می‌باشد.

طلاق در دین اسلام
طلاق در اسلام ناشی از حاجت است نه اینکه به عنوان هدف باشد

امیرمؤمنان علی (ع) می‌فرماید : ازدواج کنید ولی طلاق ندهید زیرا عرش الهی از طلاق به لرزه در می‌آید .    
از نظر اسلام طلاق آخرین راه مداوای ناسازگاری زن و شوهری می‌باشد . اسلام معتقد است اگر راهی برای جدایی زن و شوهر (زوجین) نباشد زندگی ایشان دشوار و عذاب‌آور خواهد بود و ممکن است نتایج ویران کننده‌ای مثل انتقال ، خودکشی ، فساد و قتل داشته باشد . امروزه مردم باغم و تشویش کمتری در مقایسه با گذشته به ازدواج روی می‌آورند چرا که طلاق برای آنان د رحکم بیمه‌ای تلقی می‌شود و می‌توان از آن به عنوان بیمه ازدواج نام برد . چرا که اگر ازدواج با موفقیت نباشد همسران یکدیگر را رها خواهند کرد.

تفاوت طلاق با مفاهیم نزدیک به آن

باید طلاق را از مفاهیم نزدیک به آن جدا کرد تا سر درگمی پیش نیاید:
طلاق و فسخ: این دو واژه گرچه از نظر معنا به هم نزدیک اند، اما تفاوت هایی میان آن دو وجود دارد که عبارتند از: فسخ، قطع قرارداد زوجیت است بدون آن که با تشریفات ویژه طلاق همراه باشد؛ در فسخ، زن از مهر محروم خواهد بود؛ در فسخ، روابط زوجیت به طور کامل قطع می شود، حال آن که در برخی از اقسام طلاق امکان بازگشت به زندگی زناشویی بدون ازدواج دوباره وجود دارد

طلاق و اظهار فقد: در بسیاری از جوامع ازدواج زمانی رسمیت می یابد که فرزند یا فرزندانی متولد شده باشند. لذا در صورتیکه زمان معینی از ازدواج بگذرد و فرزندی به دنیا نیاورند، ازدواج آنان از سوی فرد و جامعه نادیده گرفته و هر یک از آنها حق دارند بدون فسخ قرارداد زوجیت، با فرد دیگری ازدواج کنند که بدان طلاق ارتجالی می گویند و این شیوه از نظر اسلام نامشروع است.

جدایی و طلاق: در مواردی زن و مرد بدون طلاق، خانه را ترک می کنند و در خانه ی والدین یا بستگان مستقر می شوند. این گونه جدایی طلاق نیست. 
برای این که زوجین، به گونه ای شرعی از هم جدا شوند، باید شرایط آن را رعایت کرده و بنا بر آن از هم جدا شوند و به همین خاطر در کتا بهای فقهی شرایطی برای مرد و زن و نیز شرایطی برای خود طلاق گفته شده است که با توجه به آن ها حکم طلاق صادر می گردد. طلاق باید مطابق با مقرارات شریعت باشد، صیغه طلاق به عربی خوانده شود و دو مرد عادل شاهد باشند. شرایطی که مرد باید هنگام طلاق داشته باشد عبارتند از: بلوغ، عقل و اختیار و شرایطی که برای زن گفته شده است پاک بودن از حیض و نفاس است

انواع طلاق

طبق ماده ۱۱۴۳ قانون مدنی، طلاق بر دو قسم بائن و رجعی تقسیم می‌شود. منظور از طلاق رجعی و بائن چیست و زن و شوهر پس از طلاق، چه وضعی پیدا می‌کنند؟ ابتدا بهتر است طلاق رجعی توضیح داده شود تا در مقایسه با آن طلاق بائن هم بهتر فهمیده شود. بعد از این که بین زن و شوهر طلاق واقع می‌شود، زن باید اصطلاحا عده نگه دارد.

جدایی
طبق ماده ۱۱۴۳ قانون مدنی، طلاق بر دو قسم بائن و رجعی تقسیم می‌شود

منظور از عده نگه داشتن این است که زن پس از طلاق در یک مدت مشخص نمی‌تواند با مرد دیگری ازدواج کند؛ این مدت در مورد زنانی که عادت ماهانه می‌بینند سه مرتبه عادت ماهانه و در مورد زنانی که عادت ماهانه نمی‌بینند سه ماه و در مورد زن حامله تا زمان وضع حمل است و در طول این مدت، زن نمی‌تواند با دیگری ازدواج کند و باید منتظر بماند تا این مدت بگذرد .

طلاق رجعی


در طلاق رجعی، کلمه «رجعی» از رجوع به معنای بازگشت می‌آید و به این معناست که پس از طلاق تا پایان مدت عده برای شوهر حق رجوع و بازگشت به وضعیت زوجیت وجود دارد.
یعنی شوهر می‌تواند پس از طلاق در ایام عده به قصد رجوع با نوشتن چیزی یا انجام کاری مثل خریدن هدیه برای همسرش، بگوید از طلاق منصرف شده است و می‌خواهد با همسرش همچنان زندگی کند.


برای رجوع، جاری کردن صیغه خاص و رعایت شرایطی لازم نیست و همچنین لزومی ندارد به دادگاه یا جای دیگری مراجعه کند؛ البته اگر طلاق آنان ثبت شده باشد، ثبت رجوع الزامی است. در واقع می‌توان گفت: در طلاق رجعی، قانون در ایام عده به زن و شوهر مهلت داده تا تصمیم نهایی خودشان را درباره جدایی یا ادامه زندگی با هم بگیرند؛ بنابراین در این طلاق، شوهر می‌تواند در طول مدت عده به همسر خود برگردد و از طلاق و جدایی منصرف شود.
در طول زمان عده طلاق رجعی نفقه زن به عهده شوهرش است و اگر زن یا شوهر در این مدت بمیرد، دیگری از او ارث می‌برد.

رجعی
رجعی به این معناست که پس از طلاق تا پایان مدت عده برای شوهر حق رجوع و بازگشت به وضعیت زوجیت وجود دارد.

با این توضیحات، ماده ۱۱۴۸ قانون مدنی واضح می‌شود. بر اساس این ماده، در طلاق رجعی برای شوهر در مدت عده حق رجوع است؛ بنابراین در طلاق رجعی، شوهر می‌تواند از طلاق منصرف شود و در صورت انصراف که همان رجوع نام دارد، رابطه ازدواج قبلی همان‌طور که بوده ادامه پیدا می‌کند و نیازی نیست دوباره، با هم ازدواج کنند.

طلاق بائن

طلاق بائن دقیقا در نقطه مقابل طلاق رجعی قرار دارد؛ یعنی برعکس طلاق رجعی، بعد از طلاق، هر‌چند زن باید عده نگه دارد، اما در مدت عده، زن و شوهر نمی‌توانند از جدایی پشیمان شوند.
در واقع با طلاق، بین زن و شوهر جدایی کامل اتفاق می‌افتد و به همین دلیل در مدت عده اگر از طلاق منصرف شوند باید با جاری کردن صیغه عقد ازدواج مجددا ازدواج کنند. نفقه زن در مدت عده هم برخلاف طلاق رجعی، به عهده مرد نیست و اگر زن یا شوهر
در مدت عده بمیرد، دیگری از او ارث نمی‌برد.

طلاق بائن دقیقا در نقطه مقابل طلاق رجعی قرار دارد؛ یعنی برعکس طلاق رجعی، بعد از طلاق، هر‌چند زن باید عده نگه دارد، اما در مدت عده، زن و شوهر نمی‌توانند از جدایی پشیمان شوند.
در واقع با طلاق، بین زن و شوهر جدایی کامل اتفاق می‌افتد و به همین دلیل در مدت عده اگر از طلاق منصرف شوند باید با جاری کردن صیغه عقد ازدواج مجددا ازدواج کنند. نفقه زن در مدت عده هم برخلاف طلاق رجعی، به عهده مرد نیست و اگر زن یا شوهر


در مدت عده بمیرد، دیگری از او ارث نمی‌برد.


به این ترتیب تفاوت طلاق رجعی و بائن در این است که شوهر در طلاق رجعی می‌تواند در مدت عده از طلاق منصرف شود، اما در طلاق بائن، زن و شوهر دیگر بعد از طلاق کاملا
از هم جدا شده‌اند و در صورت انصراف از جدایی، باید مجددا عقد کنند.
به همین دلیل قانون مدنی در ماده ۱۱۴۴ می‌گوید که در طلاق بائن برای شوهر حق رجوع نیست.

انواع طلاق بائن

طلاق بائن، خود چند نوع دارد که ماده ۱۱۴۵ آن‌ها را معرفی کرده است. بر اساس این ماده، در موارد ذیل، طلاق بائن است: طلاقی که قبل از نزدیکی واقع شود؛ طلاق یائسه،طلاق خلع و مبارات مادامیکه زن رجوع به عوض نکرده باشد و نیز سومین طلاق که بعد از سه وصلت متوالی به عمل آید اعم از این که وصلت در نتیجه رجوع باشد یا در نتیجه نکاح جدید.
حال هر یک از این موارد را توضیح می‌دهیم:

طلاق
طلاق بائن، خود چند نوع دارد که ماده ۱۱۴۵ آن‌ها را معرفی کرده است.

طلاقی که قبل از نزدیکی ایجاد شود

وقتی هنوز بین زن و شوهر نزدیکی جنسی صورت نگرفته باشد و با این حال، شوهر، زن خود را طلاق بدهد طلاق بائن است.در واقع اگر قبل از نزدیکی، طلاق صورت بگیرد، دیگر نیازی نیست زن عده نگه دارد؛ بنابراین مهلتی برای انصراف از طلاق وجود ندارد و به محض اینکه طلاق صورت می‌گیرد، زن و مرد کاملا از هم جدا می‌شوند و اگر دوباره تصمیم بگیرند با هم زندگی کنند، لازم است مجددا ازدواج کنند.

طلاق یائسه

اگر مردی همسر یائسه خود را طلاق بدهد، لازم نیست زن یائسه عده نگه دارد و بنابراین مهلتی هم برای انصراف از طلاق وجود ندارد و برای ادامه زندگی مشترک، باید دوباره با هم ازدواج کنند. طلاق خلع و مبارات مادام که زن به عوض رجوع نکرده باشد.
قبل از هر چیز لازم است ببینیم منظور از خلع و مبارات چیست؟

طلاق خلع

طلاق خلع همان طلاق با این جمله معروف است که در آن «زن مهرش را حلال و جانش را آزاد می‌کند» یعنی زن برای اینکه از زندگی با شوهرش نا‌راضی است و نمی‌خواهد دیگر با او زندگی کند، به شوهرش مالی را می‌دهد یا از گرفتن مهریه صرف‌نظر می‌کند تا شوهر راضی شود که او را طلاق دهد.مالی هم که زن به شوهر می‌دهد تا رضایت شوهر به طلاق دادن وی را به‌ دست آورد، ممکن است کمتر، مساوی یا حتی بیشتر از مهریه‌اش باشد.

اگر این نوع طلاق بین زن و شوهر اتفاق بیفتد، در مدت عده، شوهر نمی‌تواند رجوع کند و از طلاقی که داده است، منصرف شود، چون زن برای طلاق، به او مالی داده است.
مگر این که زن از دادن مال در مدت عده پشیمان شود و بخواهد مالی را که داده است، پس بگیرد یا از نگرفتن مهریه‌اش پشیمان شود. در این صورت، با برگشتن مال یا مهریه به زن، شوهر هم حق رجوع پیدا می‌کند و می‌تواند از طلاق دادن همسرش منصرف شود.


طلاق مبارات

در طلاق مبارات، زن و شوهر هر دو از هم بیزارند نه این که فقط زن نا‌راضی باشد و هر دو نمی‌خواهند دیگر با هم زیر یک سقف زندگی کنند.در این طلاق، زن مالی به شوهر می‌دهد تا او به طلاق راضی شود، ولی مالی که می‌دهد نباید بیشتر از مهریه باشد و باید کمتر از مهریه یا مساوی با مهریه‌اش باشد. در این طلاق هم، در مدت عده، شوهر نمی‌تواند رجوع کند و از طلاقی که داده است، منصرف شود، چون زن برای طلاق، به او مالی داده است مگر این که زن بخواهد مالی را که داده است را پس بگیرد.

طلاق
در طلاق مبارات، زن و شوهر هر دو از هم بیزارند نه این که فقط زن نا‌راضی باشد

در این صورت با پس گرفتن مال، شوهر هم می‌تواند از طلاق دادن همسرش منصرف شود و اصطلاحا رجوع کند؛ بنابراین تفاوت طلاق خلع و مبارات این است که در خلع، نارضایتی فقط از جانب زن است، ولی در مبارات نارضایتی هم از جانب زن و هم از جانب شوهر است.

همچنین در خلع مالی که زن می‌دهد می‌تواند کمتر، بیشتر یا مساوی با مهریه‌اش باشد، اما در مبارات، مالی که زن می‌دهد نباید بیشتر از مهریه‌اش باشد. در خلع و مبارات به مالی که زن به شوهر می‌دهد فدیه یا عوض می‌گویند. همان‌طور که گفته شد در خلع و مبارات قانون به زن اجازه داده در مدت عده، پشیمان شود و بخواهد مالش را پس بگیرد.


تا زمانی که او مالش را پس نگیرد، طلاق بائن است و شوهر نمی‌تواند از طلاق دادن منصرف شود و رجوع کند.
اما اگر زن مالش را پس بگیرد، طلاق رجعی است و شوهر می‌تواند در مدت عده از دادن طلاق، منصرف شود و رجوع کند و دوباره با زن به زندگی خود ادامه دهد.

سومین طلاق بعد از سه وصلت متوالی

مورد دیگر طلاق بائن، سومین طلاق است که بعد از سه وصلت متوالی به عمل آید اعم از این که وصلت در نتیجه رجوع یا در نتیجه نکاح جدید باشد.

اگر شوهر زن خود را سه بار طلاق بدهد و دوباره با او ازدواج کند یا این که سه بار او را طلاق بدهد و در مدت عده، از طلاق منصرف شود و رجوع کند، در بار سوم دیگر طلاق او رجعی نیست و نمی‌تواند در مدت عده از دادن طلاق پشیمان شود بلکه طلاق او بائن است و بین زن و شوهر جدایی کامل ایجاد می‌شود.

همچنین دیگر مرد نمی‌تواند با او ازدواج مجدد کند، مگر این که زن با مرد دیگری ازدواج کند و بعد شوهر او بمیرد یا او را طلاق بدهد و سپس می‌تواند با همسر سابقش ازدواج کند .


دفترچه‌های ازدواج که در دفاتر ازدواج ثبت می‌شوند دارای بند‌هایی هستند که در صورت امضاء از سوی شوهر، زن این اختیار را خواهد داشت که پس از حصول این شرایط راسا در دادگاه‌های خانواده حاضر شده و تقاضای طلاق نماید .

در بند «الف» این عقد نامه‌ها آمده است: ضمن عقد نکاح خارج لازم زوج شرط کرد هرگاه طلاق بنا به درخواست زوجه نباشد و طبق تشخیص دادگاه تقاضای طلاق ناشی از تخلف زن از وظایف همسری یا سوء اخلاق و رفتار وی نبود، زوج موظف است تا نصف دارایی موجود خود را که در ایام زناشویی با او به دست آورده است طبق نظر دادگاه بلاعوض به زوجه منتقل کند.

در بند «ب» آن نیز ضمن عقد نکاح خارج لازم زوج به زوجه وکالت بلاعزل با حق توکیل غیر می‌دهد که زن در صورت تحقق شرایطی، از ناحیه مرد وکیل است خودش شخصاً یا با انتخاب فرد دیگری به عنوان وکیل به دادگاه مراجعه کند و پس از اثبات ادعا، درخواست طلاق کند.

نتیجه گیری

طلاق نتیجه یک ازدواج ناموفق در جوامع می باشد. این امر حلال که از منظر بزرگان اسلامی ما بسیار نکوهیده شده است اما میبینیم که در نهایت زوجین بنا به دلایل مختلفی جدایی را بهترین تصمیم خود می دانند. اینکه تبعات و پیامدهای این امر چه میباشد در این مقوله نمیگنجد .

بطور کلی طلاق به دو قسم رجعی و بائن تقسیم می شود. در طلاق رجعی ، پس از اجرای امر طلاق تا پایان مدت عده زن، برای شوهر امکان رجوع و بازگشت به وضعیت زوجیت وجود دارد.

اما در طلاق بائن که شامل : طلاقی که قبل از نزدیکی واقع شود؛ طلاق یائسه،  طلاق خلع و مبارات می شود، زن و شوهر دیگر بعد از طلاق کاملا از هم جدا شده‌اند و در صورت انصراف از جدایی، باید مجددا عقد کنند.

درصورتیکه تمایل دارید با یک وکیل خانواده مجرب و بهترین وکیل تهران در این زمینه مشورت نمایید می توانید با موسسه حقوقی صدرا که متشکل از بهترین وکلا در زمینه حقوقی، خانواده ، کیفری و … می باشد ، تماس گرفته و یا بصورت آنلاین جلسه حضوری خود را رزرو نموده .

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *